جزئیات تازه از مرگ شیلان شهبازیان دختر ایرانی در کانادا
همشهری آنلاین _ فتانه احدی: ۱۵ دی، سال گذشته پلیس شهر ویندوز کانادا در جریان مفقود شد دختر ۲۶ سالهای قرار گرفت. بررسیها نشان میداد که او شیلان شهبازیان، آرایشگر و ناخنکار ایرانی است که در این شهر در کنار کار کردن سرگرم تحصیل بود.
در این شرایط، جستوجو برای پیدا کردن وی آغاز شد. تحقیقات پلیس نشان داد که او آخرین بار، ساعت ۷ غروب، ۱۵ دی در خیابان خیابان ریورساید، در کنار رودخانه دیده شده و پس از آن دیگر کسی وی را ندیده است.
انتشار خبر گم شدن دختر ایرانی در کانادا، جنجال زیادی در شبکههای اجتماعی بوجود آورد و همه بهدنبال خبری از سرنوشت دختر گمشده بودند.
خانواده شیلان نیز با شنیدن این خبر هولناک با دوستانش درکانادا ارتباط برقرار کردند و در انتظار رسیدن خبری از دخترشان بودند. آنها توان مالی برای سفر به کانادا را نداشتند و به ناچار از ایران پیگیر بودند و ماجرای مفقود شدن دخترشان را دنبال میکردند.
خانواده شیلان حتی با پلیس کانادا نیز چند بار صحبت کردند و از روند کندی که پلیس کانادا برای پیدا کردن دخترشان در پیش گرفته بود، گلایه میکردند.
بدین ترتیب تحقیقات برای پیدا کردن شیلان ادامه داشت تا اینکه روز اول فروردین ۱۴۰۴، جسد زنی در کنار جادهای بیرون شهر ویندوز، جایی که شیلان در آنجا زندگی میکرد، پیدا شد. بررسیهای پلیس کانادا نشان میداد که جسد متعلق به شیلان، دختر گمشده ایرانی است که علت مرگ او معلوم نبود. در این شرایط بود که خانواده شیلان نیز در جریان این حادثه دردناک قرار گرفتند.
اا سال پیش
پدر شیلان که حالا داغدار مرگ دخترش است، در گفتوگو با همشهری میگوید: در سال ۱۳۹۳، شیلان با رتبه ۲ هزار در رشته گرافیک دانشگاه همدان قبول شد، اما به دلایل دوری راه و مشکلات مالی، نتوانست به دانشگاه برود. از همان زمان شیلان تصمیم گرفت وارد شغل آرایشگری شود. در این رشته به حدی پیشرفت کرد که سالن خودش را افتتاح کرد. در همه این سال ها به صورت حرفهای کار آرایشگری را دنبال میکرد تا اینکه ۲ سال پیش، به این نتیجه رسید، مهاجرت میتواند باعث رشد و پیشرفتش شود.
او ادامه می دهد: دخترم قصد داشت در کشوری دیگر کار کند و در کنار آن نیز تحصیلاتش را ادامه دهد. بدین ترتیب با گرفتن ویزای ۵ ساله کانادا، راهی این کشور شد.
هنوز ۲ سال بیشتر از مهاجرت نگذشته بود که شیلان به مادرش گفته بود، نمیتواند سرما و غربت این کشور را تحمل کند و قصد دارد به کشور و شهرش باز گردد. او میخواست حتی درسش را نیز در ایران ادامه دهد و کارش را از نو شروع کند. شیلان که هر شب با خانوادهاش به صورت تصویری صحبت میکرد، به مادرش گفته بود در کانادا زیاد کار میکند و نمیتواند با غربت کنار بیاید.
ژانویه هولناک
پدر و مادر و تنها برادر شیلان وقتی فهمیدندکه او قصد بازگشت دارد به شدت خوشحال شدند، چرا که بسیار دلتنگش بودند.
پرویز شهبازیان، پدر شیلان ادامه میدهد: یک روز قبل از ناپدید شدن دخترم، وقتی ما در خانه برادرم مهمان بودیم، او با همه خانواده و اقوام به صورت تلفنی صحبت کرد. میگفت همه چیز خوب است اما چون چند روز اخیر را زیاد کار کرده، بسیار خسته شده و دو روز تعطیلش را میخواهد فقط استراحت کند و بخوابد.
او ادامه میدهد: دخترم روزهای یکشنبه و دوشنبه تعطیل بود و آن دو روز نیز با او تماسی نداشتیم. اما ساعت ۷ عصر سه شنبه به وقت کانادا، وقتی با او تماس گرفتیم، فردی گوشی موبایلش را جواب داد. چون او به زبان انگلیسی صحبت میکرد، متوجه نشدیم چه میگوید. اما در تماس بعدی که پسرم با گوشی شیلان گرفت، متوجه شد که گوشی او را فردی کنار رودخانه پیدا کرده است و این آغاز ماجرای هولناکی بود که هرگز پیش بینیاش نمیکردیم.
نگرانی خانواده
خانواده شیلان از حادثه هولناکی که برای او در کانادا رخ داده بود خبر نداشتند تا اینکه در تماسی که با دوستان و آشنایانش دخترشان در کانادا گرفتند، متوجه شد که او به کالج و محل کارش نیز نرفته است. از طریق آنها پلیس کانادا در جریان گم شدن این دختر قرار گرفت و تحقیقات برای پیدا کردن شیلان آغاز شد.
شهبازیان میگوید: بعد از آن از طریق اخبار و همان دوستانی که در کانادا هستند، متوجه مفقود شدن دخترمان شدیم، دعا میکردیم که زنده پیدا شود و هر روز منتظر خبر خوشی از طریق پلیس کانادا بودیم اما اثری از شیلان نبود. تا اینکه در روز اول عید به ما اطلاع دادند که جسد شیلان را پیدا کردهاند.
او میگوید: من عکسی از جسد شیلان ندیدم و حتی آزمایشات دی ان ای نیز انجام نشده که هویت او را ثابت کند. اما میگویند جسد متعلق به شیلان است. من ازنظر مالی توان رفتن به کانادا را ندارم. از طرفی برای انتقال جسد او به ایران نیز یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان باید پرداخت کنم که توان پرداختش را ندارم. با این حال دوستان شیلان گفتهاند که برای انتقال پیکر دخترم به ایران به ما کمک میکنند اما من هنوز مطمئن نیستم، جسدی که پیدا شده متعلق به دخترم است یا نه. او ادامه میدهد: شیلان دختر سرزنده و شادابی بود. برنامههای زیادی برای آیندهاش داشت و میخواست برای ادامه زندگی به ایران برگردد که این اتفاق افتاد. ما هنوز مرگ او را باور نداریم و نمیدانیم دلیل مرگش چه بوده است. با این حال پیگیر ماجرا هستیم تا حقایق روشن شود.