فرهنگ و ادب > کتاب و ادبیات

این شاعر زبان حال جوان‌ها را بهتر فهمیده؛ سوژه نابی برای عکاسی



خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ ادب – فرگاه افشار: حضور نویسنده «خال سیاه عربی»، ظهر ششمین روز نمایشگاه کتاب را برای غرفه امیرکبیر به کارزاری عجیب بدل کرده بود؛ رقابتی تنگاتنگ میان دوربین‌ها و کتاب‌ها. انگار نه یک جشن امضا، که یک رویداد رسانه‌ای تمام‌عیار در حال برگزاری بود. جمعیتی غالباً جوان، از هرسوی نمایشگاه خودشان را به شاعر محبوب این سال‌ها رسانده بودند. بعضی با عجله، دور شاعر حلقه زده و بعضی دیگر گوشه کناری ایستاده بودند و کتاب در دست منتظر بودند. اول قرار بود فقط «خال سیاه عربی» روی میز باشد، اما کتاب‌های منتظرِ امضا در دستان مردم تنوع داشت: «گدار»، «پَریدخت»، «قرار با خورشید»، «خاکستر گنجشک‌ها» و…

از میان سیل جمعیت خارج می‌شوم و دورخیزی می‌کنم تا آن‌چه در جریان است را بهتر ببینم. دوربین‌ها روشن‌اند. بعضی روی حالت فیلم، بعضی هم روی حالت عکس، منتظرند تا صاحب‌شان مجالی پیدا کند که به حامد عسکری نزدیک‌تر شود. بعد لابد به سبک خودش بگوید: سلام سوژه نابم برای عکاسیِ سلفی!

همه‌چیز انگار ترکیبی از ذوق نوجوانی، شور جوانی و شوق دیدار بود. حامد عسکری این روزها، هم‌زمان که اشعار و کتاب‌هایش پرمخاطب‌اند، به یکی از چهره‌های محبوب رسانه‌ای نیز بدل شده است؛ به‌ویژه در میان نسل جوان. این را از حال‌وهوای جشن امضای او در غرفه امیرکبیر می‌توان فهمید: خنده‌های رها، چشم‌های براق و دست‌هایی که کتاب به سمت او دراز کرده بودند.

به قول جوان‌ها، با خبرنگارها انگار خیلی حال نمی‌کند؛ محترمانه به خانم خبرنگاری می‌گوید: «وقت نمی‌شود اگر همه مثل شما بخواهند سوال بپرسند؛ حلال کنید» «حلال کنید» دوم را محکم‌تر می‌گوید.

میان جمعیت، چشمم به سربازی می‌خورد که کتابی به دست دارد و در کنار حامد عسکری ایستاده؛ همزمان جوان دیگری با ذوق می‌گوید: «چه قدر همه چیش سته!» راست می‌گوید؛ ترکیب رنگ آبی در لباس‌ها، کیف کمری و خودکار شخصی شاعر، شخصیت و ظاهر او را متمایز و جوان‌پسندتر کرده است.

لحظاتی فارغ از تماشای هیجان جوانان، نگاهم به سویی دیگر می‌افتد؛ پیرمردی را می‌بینم که با دو کتاب در دست به سمت حامد می‌آید. لباسی ساده پوشیده، موهایش سپید است، عینکی به چشم زده و چهره‌اش جدی‌تر از بقیه است. او با دقت و احترام از حامد می‌خواهد که کتاب‌هایش را امضا کند. برخلاف بقیه که تنها منتظر بودند تا کتاب‌شان امضا شود و بروند، پیرمرد انگار سوال دیگری پرسیده.

حامد عسکری که انگار کمی متعجب و خسته است، پاسخ می‌دهد: «من که کتاب تاریخ ننوشتم، درواقع روایت خودم را از برهه‌ای ثبت کرده‌ام…» اما پیرمرد همچنان معترض است: «نه، اشتباه فاحشی شده، باید اصلاح کنید!» صدای او بلندتر می‌شود و نگاه‌هایی از جمعیت به سمتش چرخیده. فضا حالا اندکی ملتهب شده؛ نه آن‌قدر جدی که مراسم را برهم بزند، نه آن‌قدر بی‌اهمیت که نادیده گرفته شود. مدیر انتشارات وارد می‌شود و با لحن آرامی می‌گوید: «الان وقت بحث نیست، اجازه بدهید بعداً در این مورد صحبت کنیم.» اما پیرمرد همچنان اصرار دارد و به‌نظر می‌رسد که دلش نمی‌آید به‌راحتی از موضوع دست بکشد. زبان روایت حامد عسکری انگار برای او زیادی غریب جلوه کرده. در نهایت مدیر انتشارات او را از جمع دور می‌کند و با او در گوشه‌ای از غرفه به صحبت ادامه می‌دهند. جمعیت دوباره در جریان اصلی می‌افتد. امضاها، عکس‌ها، گفت‌وگوهای کوتاه و تشکرهای تندوتیز ادامه دارد.

هم‌زمان که عده زیادی مشغول امضا و عکاسی‌اند، به انتهای غرفه می‌روم. اغلب، افراد میانسال و مسن هستند که فارغ از همهمه جمعیت، همچنان کنار قفسه‌ها ایستاده‌اند. یکی‌شان به دیگری می‌گوید: «احمد؟ عسکری؟ نویسنده است؟» وسوسه می‌شوم جلو بروم و بگویم: او حامد عسکری است؛ شاعر و نویسنده‌ای که انگار چند سال است زبان ما جوان‌ها را بهتر فهمیده. «او حالا نه فقط شاعر، که روایتگر حس و حال نسل خودش و نسل‌های بعدتری است که هنوز شعر می‌خوانند و با کلمات عاشق می‌شوند.»

در لحظات پایانی مراسم جشن امضا، عسکری انگار زیر بار نگاه اطرافیان و خبرنگارها کم می‌آورد و بالاخره در جواب یکی دوتا سوال، با همان صدای آهنگینش زمان شعر خواندن، این جمله را می‌گوید که: «دو تا رمان در حال نوشتن دارم که تا آخر امسال آماده می‌شود، به امید خدا.»

حامد عسکری متولد ۱۳۶۱ در شهر بم است. او دانش‌آموخته رشته حقوق است اما مسیر حرفه‌ای‌اش را در ادبیات و رسانه پی گرفت. عسکری با شعرهای عاشقانه و آیینی‌اش شناخته شد، اما بعدها با نوشتن سفرنامه‌، داستان و فعالیت در رسانه، به یکی از چهره‌های محبوب فرهنگی و اجتماعی میان نسل جوان تبدیل شد. از آثار شاخص او می‌توان به «برف و خرما»، «پَریدخت»، «خال سیاه عربی»، «قرار با خورشید» و «گدار» اشاره کرد. او همچنین سابقه اجرای برنامه‌های تلویزیونی و همکاری با رسانه‌های مختلف را دارد.



منبع:مهر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا