اقتصاد > کشاورزی و دامداری

روندهای نوظهور در امنیت غذایی چین



به گزارش خبرنگار مهر، امنیت غذایی برای هر کشوری پاشنه آشیل امنیت ملی محسوب می‌شود. انگلستان در جنگ جهانی دچار مشکل شد زیرا مواد غذایی آنها از طریق دریا وارد می‌شد. این ضعف متفقین را بر آن داشت تا از این نقطه ضعف انگلستان برای آسیب به استعمارگر پیر استفاده کنند. کشورهایی مانند هند، چین و… با جمعیت به ترتیب بیش از یک میلیارد و ۴۵۲ میلیون نفر و یک میلیارد و ۴۰۹ میلیون نفر (آمار سازمان ملل در ۲۵ آوریل ۲۰۲۵ میلادی)، مدیریت دشواری در این حوزه دارند.

حسین شیرزاد، تحلیلگر توسعه بخش کشاورزی در یادداشتی اختصاصی برای مهر نوشت، با توجه به تجارب تلخ پیامدهای تاریخی قحطی‌ها و بحران‌های غذایی و اثرات آن بر ثبات اجتماعی و اقتصادی کشور، تغذیه جمعیت گسترده چین همواره یک مسئله اولویت دار برای پکن محسوب می‌گردد. با این حال، این وظیفه بسیار گسترده است – چین باید تقریباً ۲۰ درصد از جمعیت جهان را تغذیه کند اما کمتر از ۱۰ درصد از زمین‌های قابل کشت جهان را در خود جای داده است – و چالش‌های موجود برای عرضه پایدار غذا بسیار زیاد است. این موارد شامل شیوه‌های کشاورزی ناکارآمد، تنگناهای زنجیره تأمین، تغییر عادات مصرف، پویایی تجارت بین‌المللی، تخریب محیط زیست داخلی، فساد و ارائه اطلاعات نادرست، و سابقه رسوایی‌های ایمنی مواد غذایی است.

اصلاحات بازار بیشتر اعتبار عملکرد رشد چشمگیر چین را به خود اختصاص داده است. شیء جین پینگ با تشخیص یک محیط بین‌المللی بحث‌برانگیزتر، تاکید بیشتری بر خودکفایی کشاورزی و تأمین بهینه منابع متنوع نهاده‌های حیاتی، مواد غذایی، فناوری و دانش داشته است. این یادداشت به بررسی روندهای کلیدی، چالش‌ها و اقدامات سیاستی در پیگیری امنیت غذایی چین می‌پردازد.

سنگ وزین امنیت ملی

در دسامبر ۲۰۱۳ میلادی شیء جین پینگ، رئیس‌جمهور چین در کنفرانس مرکزی کادر روستایی حزب کمونیست چین سخنرانی کرد و گفت که چین «نمی‌تواند اجازه دهد دستاوردهای اخیر و ثابتی که ما در تولید غلات به دست آورده‌ایم، ما را دچار احساس امنیت کاذب کند. ما نباید رنج ناشی از قحطی‌های قبلی را فراموش کنیم، فقط به این دلیل که توانسته‌ایم بهبود پیدا کنیم؛ بلکه باید بدانیم که موضوع امنیت غذایی خط قرمزی است که در صورت به خطر افتادن، عواقب وحشتناکی را به دنبال خواهد داشت… ما باید به استراتژی امنیت غذایی ملی که [چین] را در اولویت قرار می‌دهد، پایبند باشیم».

امنیت غذایی هر کشوری برای رفاه و سلامت مردم آن ضروری است و چین باید نزدیک به ۲۰ درصد از جمعیت جهان را تغذیه کند، با وجود اینکه کمتر از ۱۰ درصد از زمین‌های قابل کشت و ۶ درصد از منابع آبی جهان را در خود جای داده است. این به معنای فقط ۰.۰۸ هکتار سرانه زمین قابل کشت برای مردم چین است که بسیار کمتر از سرانه ۰.۴۸ هکتار زمین قابل کشت در ایالات متحده است.‌ چین باید نزدیک به ۲۰ درصد از جمعیت جهان را تغذیه کند، با وجود اینکه کمتر از ۱۰ درصد از زمین‌های قابل کشت و ۶ درصد از منابع آبی جهان را در خود جای داده است

از نظر تاریخی، قحطی‌ها و بحران‌های غذایی در چین گاه باعث تحولات سیاسی و فروپاشی رژیم شده است، بدین خاطر پکن همواره بر پیامدهای ثبات ملی تضمین تأمین مواد غذایی ثابت تاکید می‌کند.

شورای دولتی چین امنیت غذایی را به عنوان سنگ وزین امنیت ملی کلی این کشور معرفی کرده است. رهبران چین به دنبال حفظ و بهبود امنیت غذایی این کشور در میان چالش‌های بی‌شماری از جمله شیوه‌های کشاورزی ناکارآمد، تنگناهای لجستیکی زنجیره تأمین، پویایی تجارت بین‌المللی، تغییر عادات مصرف، کمبود آب، و تخریب محیط‌زیست داخلی هستند. این نوشتار به جزئیات پیگیری چین برای امنیت غذایی می‌پردازد – روندهای کلیدی، چالش‌ها و اقدامات سیاستی را به همراه تأثیرات آنها برجسته می‌کند.

اهمیت امنیت غذایی در چین

برای هزاران سال در چین، امنیت غذایی به طور جدایی ناپذیر با ثبات اجتماعی گره خورده است. کمبود غذا و قحطی غالباً نقشی اساسی در ایجاد تحولات خشونت‌آمیز داشته است. آخرین دولت امپراتوری چین – سلسله چینگ (۱۶۴۴-۱۹۱۱) – شاهد قحطی‌های بزرگ بین سال‌های ۱۸۱۰ تا ۱۹۰۷ بود که منجر به مرگ ده‌ها میلیون نفر شد. از این دوره‌های گرسنگی اغلب به دنبال یا به‌عنوان کاتالیزور برای شورش‌های بزرگ و درگیری‌های مرگبار که کنترل امپراتوری را تضعیف کرد و شرایط اجتماعی-اقتصادی در امپراتوری را وخیم‌تر کرد – یاد می‌شود که همگی به فروپاشی این سلسله‌ها کمک کردند.

با تأسیس جمهوری خلق چین (PRC) در سال ۱۹۴۹، دولت این کشور به رهبری کمونیست‌ها با چندین چالش فوری برای اطمینان از تأمین مواد غذایی ثابت و کافی مواجه شد. پس از دهه‌ها تهاجم خارجی و جنگ داخلی، شهروندان چین از فقیرترین مردم جهان بودند. نیروی کار کشاورزی کشور به سختی پس از سال‌ها خدمت اجباری گسترده و جابه‌جایی از روستاها برای فرار از جنگ بهبود می‌یافت؛ علاوه بر این، جمعیت حدود ۵۵۰ میلیون نفری به سرعت در حال افزایش بود.

در زمان مائو تسه تونگ، جمهوری خلق چین اصلاحات ارضی را در روستاها انجام داد، مالکیت خصوصی زمین را منحل و مجموعه‌های کشاورزی را در امتداد خطوط مشابه با رویکرد جمعی تحت کنترل دولت اتحاد جماهیر شوروی تأسیس کرد.

چین از سال ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۸ شاهد موفقیت اولیه در افزایش تولیدات کشاورزی تقریباً ۴ درصد در سال بود. افزایش آبیاری در سراسر کشور نیز باعث بهبود عملکرد مزارع جمع‌آوری شد.

با این حال، تحت تلاش مائو بسیاری از دستاوردهای به دست آمده به زودی برای دستیابی به صنعتی شدن سریع از طریق سیاست‌های جهش بزرگ به جلو (۱۹۵۸-۱۹۶۲) معکوس شد. بر اساس این ابتکار، کشاورزان به تولید فولاد در کوره‌های حیاط خلوت به‌جای کشت محصولات موظف شدند که با توجه به بی‌تجربگی آنها، اغلب منجر به تولید ناکارآمد می‌شد که باعث تولید آهن خام غیرقابل استفاده تجاری می‌شد.

مقامات محلی برای پنهان کردن اثرات نامطلوب سیاست‌های مائو، ارقام تولید محصول را افزایش دادند و توهم فراوانی را ایجاد کردند. کادرهای حزبی، کشاورزانی داشتند که دستورالعمل‌های بد برنامه‌ریزی شده‌ای را دنبال می‌کردند مانند کنار گذاشتن تکنیک‌های کشاورزی سنتی چینی به نفع ایده‌های فاجعه‌آمیز شبه علمی تحت تأثیر آموزه‌های تروفیم لیسنکو، کشاورزی شناس معروف شوروی که بسیار مورد حمایت استالین بود.

در این میان، بخش کشاورزی به دلیل مجموعه‌ای از بلایای طبیعی از جمله سیل سال ۱۹۵۸ در بخش‌های بزرگ شمال چین و خشکسالی در سال‌های ۱۹۶۰-۱۹۶۱ تحت فشار قرار گرفت.

کشاورزی چینی نوعی برنج ترکیبی را در دهه ۱۹۶۰ کشف کرد که می‌توانست عملکرد محصول را تا بیش از ۲۰ درصد افزایش داده و تا سال ۲۰۱۹ بیش از ۶۰ درصد از تولید برنج چین را تشکبل داده و در بیش از ۶۰ کشور در حال کشت است

این شکست‌ها به بحران امنیت غذایی معروف به ۳ سال قحطی بزرگ کمک کرد که باعث مرگ بیش از ۳۰ تا ۴۰ میلیون نفر در سراسر چین شد که بزرگترین قحطی در تاریخ مدرن به شمار می‌رود.

پس از آن، مائو برای مدت کوتاهی کناره‌گیری کرد و حزب کمونیست به مجموعه‌ای از شیوه‌های کشاورزی مبتنی بر شیوه‌های علمی بازگشت. در این دوره، دانشمندان چینی نقش کلیدی در کاهش گرسنگی و کمک به انقلاب سبز جهانی داشتند.

یوان لانگ پینگ، کشاورز مشهور، نظریه‌های لیسنکو را رد کرد و نوعی برنج ترکیبی را در دهه ۱۹۶۰ کشف کرد که می‌توانست عملکرد محصول را تا بیش از ۲۰ درصد افزایش دهد. در اواخر دهه ۱۹۹۰، این برنج هیبریدی به ۱۰۰ میلیون شهروند چینی دیگر غذای مکفی می‌داد. چنانکه تا سال ۲۰۱۹، برنج هیبریدی یوان بیش از ۶۰ درصد از تولید برنج کشور را تشکیل داد و در بیش از ۶۰ کشور در سراسر جهان در حال کشت است.

ارمغان اصلاحات دنگیسم در حوزه کشاورزی

صعود دنگ شیائوپینگ در سال ۱۹۷۸ منجر به اصلاحات تدریجی اقتصادی مبتنی بر بازار شد. این به معنای حذف تدریجی مزارع کمون‌های جمعی به نفع مالکیت خانوارها در روستاها بود. به خانوارها اجازه داده شد محصولاتی را که فراتر از سهمیه‌های دولتی کشت شده بودند، بفروشند. در نتیجه این ابتکار، باعث افزایش بازده تولید شد. چنانکه تولیدات کشاورزی از ۲.۷ درصد در سال در سال ۱۹۷۸ به ۷.۱ درصد در سال در طول ۵ سال پس از اصلاحات افزایش یافت. این امر به کاهش قابل توجهی در سوءتغذیه مردم فقیر کمک کرد که توسط بانک جهانی به عنوان مصرف همیشگی غذا که برای تأمین سطوح انرژی غذایی لازم برای حفظ یک زندگی فعال و سالم طبیعی کافی نیست، تعریف شده است.

در اواخر سال ۲۰۰۱، حدود ۱۰ درصد از جمعیت چین با سوءتغذیه مواجه بودند، رقمی که در حدود سال ۲۰۱۰ به زیر ۲.۵ درصد کاهش یافت. در این میان دولت چین نقش کلیدی در تبدیل چین به یک کشور اقتصادی مدرن، به‌کارگیری ذخایر نامحدود نیروی کار و ترکیب آن با انواع ابتکارات به شیوه‌ای عمل‌گرایانه، غیرایدئولوژیکی برای ترویج سرمایه‌گذاری عمومی و خصوصی و ایجاد اشتغال مولد در بخش کشاورزی، خدمات و خدمات انسانی ایفا کرده است.

الحاق چین به سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۲، تولیدکنندگان محصولات کشاورزی این کشور را در معرض بازارهای جهانی قرار داد و منجر به افزایش صادرات و واردات مواد غذایی شد. در دسترس بودن واردات، تغییر معناداری را در ترجیحات مصرف کنندگان چینی امکان پذیر کرد؛ علاوه بر این، توجه به ایمنی مواد غذایی پس از یک سری رسوایی‌های آلودگی مواد غذایی و کشاورزی در اوایل دهه ۲۰۰۰ افزایش یافت. تحت ریاست جمهوری هو جین تائو، جمهوری خلق چین قوانین جدیدی را برای استانداردسازی تولید مواد غذایی تدوین کرد و شیوه‌های توزیع مواد غذایی خطرناک را در سال ۲۰۰۹ تحت پیگرد قانونی قرار داد. با توجه به تاریخ کشورشان، رهبران چین امروز به شدت از خطرات امنیت غذایی آگاه هستند زیرا شکست در تأمین یک منبع غذایی با ثبات می‌تواند نارضایتی‌های جمعی را برانگیزد و چالش‌هایی را برای قدرت آنها ایجاد کند و به شکل بالقوه رژیم را بی‌ثبات کند.

استراتژی‌های امنیت غذایی در دوره شی‌جین‌پینگ

از زمان به قدرت رسیدن، دولت شیء جین پینگ امنیت غذایی را به یک اولویت ملی تبدیل کرده است. با انعکاس اهمیتی که پکن برای این موضوع قائل است، در مارس ۲۰۲۳ کتابی از «گزیده‌ای از بحث‌های شیء جین پینگ در مورد امنیت غذایی ملی» توسط انتشارات مرکزی ادبیات چین منتشر شد. این کتاب از سال ۲۰۱۲ بیش از ۸۰ سخنرانی، گزارش، گفتگو، نامه و دستورالعمل شیء جین پینگ در رابطه با امنیت غذایی را پوشش می‌دهد.

موضوع اصلی کتاب، توصیه شیء جین پینگ است که اصرار دارد به افکار عمومی بقبولاند که امنیت غذایی یک موضوع مهم اقتصادی و سیاسی است. این کتاب حاوی هشداری است که توسط روزنامه مردم، سخنگوی حزب منتشر شده است که «آیا [دولت چین] می‌تواند به مردم عادی گزارش رضایت‌بخشی از غذا امنیت ارائه دهد، آزمون بزرگی برای توانایی ما برای حکومت است. اگر حزب ما در چین قدرت داشته باشد، اگر حتی نتوانیم در زمینه امنیت غذایی کار خوبی انجام دهیم و اگر نتوانیم آن را برای مدت طولانی به خوبی انجام دهیم، برخی خواهند پرسید که آیا تلاش‌ها در زمینه امنیت غذایی کافی بوده یا خیر؟»

مقاله موسوم به «سفید» در آوریل ۲۰۱۹ توسط شورای ایالتی، ۱۶ قانون مهم اخیر مربوط به مسائل امنیت غذایی از حقوق مالکیت معنوی بذر (IP) تا مدیریت آفت‌کش‌ها تا گردش غلات را نام می‌برد. در آوریل ۲۰۲۰، دولت همچنین «۶ ضمانت» را برای اطلاع از اولویت‌بندی سیاست‌های اقتصادی به دنبال کووید -۱۹ منتشر کرد. اشتغال، معیشت پایه، نهادهای بازار، عملیات سازمان‌ها و ساختار مردمی، ثبات زنجیره‌های تأمین، و امنیت انرژی و غذایی از آن جمله بود.

سند مرکزی شماره یک که در سال ۲۰۲۳ منتشر شد، بر احیای روستاها متمرکز بود و ۵ حوزه از ۹ حوزه مورد توجه مستقیماً به امنیت غذایی مرتبط بود به‌ویژه تولید غلات، زیرساخت‌های کشاورزی، پشتیبانی از فناوری و تجهیزات، توسعه با کیفیت بالا در صنایع روستایی و گسترش اشتغال کشاورزی.

این اسناد بیانگر چارچوب رهبری مرکزی از امنیت غذایی به عنوان یک پایه مهم برای دستیابی به توسعه اقتصادی، ثبات اجتماعی و امنیت ملی است.

شیء جین پینگ از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۲، ۶۷ بار مستقیماً به موضوعات امنیت غذایی پرداخته است از جمله از طریق بازرسی‌های استانی داخلی و دستورالعمل‌هایی به فرمانداران محلی در مورد نحوه مدیریت تولیدات کشاورزی. نظارت مستقیم مکرر شیء به عنوان سیگنالی برای بقیه دستگاه رهبری چین از توجه شخصی او به این موضوع است. از سویی، در زمان شیء جین پینگ، چین استراتژی چندجانبه‌ای را برای پیگیری خودکفایی در امنیت غذایی اتخاذ کرده است و به چالش‌های اصلی پیش روی چین امروز پرداخته است.



منبع:مهر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا