سپردن مرمت آثار گنجینه به اروپاییها اشتباه است/ خودمان را زیر سوال نبریم!
چندی پیش طی گفتوگویی که با علیرضا سمیع آذر (پژوهشگر تاریخ هنر و معماری) داشتیم، درباره بایدها و نبایدهای ترمیم آثار هنری در ایران صحبت کردیم که بازخوردهای متفاوتی را به همراه داشت.
در همان راستا این به بار به گفتوگو با فتحالله نیازی ـ رئیس انجمن صنفی مرمتگران ایران ـ نشستیم و چگونگی مرمت آثار هنری را با او به بحث گذاشیم.
در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
ایسنا: گفته میشود که در ایران رشته مرمت آثار هنری نداریم و افرادی که مرمتگر آثار و بناهای تاریخی هستند، مرمت آثار هنری را هم انجام میدهند. آیا این امر صحت دارد و اگر صحت دارد، درست است که مرمت آثار هنری را به مرمتگران آثار تاریخی بسپاریم؟
نیازی: رشته مرمت آثار تاریخی را از اوایل انقلاب، یعنی اوایل دهه ۶۰ در دانشکده فارابی اصفهان (دانشگاه هنر اصفهان کنونی) داشتهایم. بخشی از اساتیدی که در این رشته آموزش میدادند، مرمت را به صورت تجربی یاد گرفته بودند و بخشی هم به صورت آکادمیک.
رشته آکادمیک مرمت آثار تاریخی در اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ و دیرتر از سایر کشورهای اروپایی وارد ایران شد. پیش از آن در ایران مرمتهای سنتی داشتیم و یا گروههایی از اروپا میآمدند و بر حفاریها نظارت میکردند. این گروهها که از کشورهایی مانند ایتالیا، فرانسه و … میآمدند، آثار تاریخی، هنری و آثاری که طی حفاریها کشف میشد را مرمت میکردند.
حال برخی از ایرانیها که در این زمینه استعداد داشتند و دستیار این افراد بودند، کار را به صورت تجربی از آنها یاد گرفتند. زمانی که مرمت آثار تاریخی به صورت آکادمیک وارد دانشگاههای ایران شد، این روند کاملا تغییر کرد و به حدی رسید که امروزه در دنیا در حوزه مبانی مرمت حرف برای گفتن داریم، بهگونهای که مقالههایی در این زمینه نوشته شده و کتابهای متعددی به چاپ رسیده است.
انجمن صنفی مرمتگران را تحت نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ثبت رساندهایم و نام آن «انجمن مرمتگران آثار فرهنگی و هنری» است؛ عنوانی که خود از مسئولیت و مأموریتش میگوید. زمانی که دانشجویان رشته مرمت فارغالتحصیل و وارد بازار کار ارگانهای دولتی مانند میراث فرهنگی و موزهها یا بخش خصوصی شدند و پروژههای مرمتی را به انجام رساندند، ثابت کرد پایه رشته مرمت شامل آثار هنری و تاریخی هم میشود و مرمت این دو تفاوتی با هم ندارد.
ـ مرمت آثار هنری و تاریخی از چه منظر تفاوت ندارند؛ متریال یا نوع کار؟
موادی که در مرمت آثار هنری و تاریخی استفاده میشود، مشترک است؛ به همین دلیل نمیتوان گفت مرمتگری که آثار فرهنگی و تاریخی را مرمت میکند، نمیتواند آثار هنری مدرن را هم مرمت کند. مرمتگری که زبده و بااستعداد است و میتواند یک اثر تاریخی نقاشی را مرمت کند، چون متریال را میشناسد و نکات ریز و درشت مرمت را میداند، میتواند همان را روی مرمت آثار هنری معاصر هم پیاده کند. هیچ تفاوتی ندارد و تنها یک چالش در اینجا وجود دارد، آن هم چالش مبانی است. نوع برخوردی که میتوان در مرمت یک اثر هنری مدرن داشت، با مرمت یک اثر تاریخی متفاوت است.
درحقیقت ممکن است یک نقاشی رنگ روغن روی بوم یا یک نقاشی تاریخی متشکل از رنگهای معدنی روی دیوار باشد که البته باز هم در این دو نمونه ترکیبات مواد مختلف استفاده شده است، ولی چون جنس مواد و تکنیک آنها متفاوت است، نوع مبانی تا حدی تغییر میکند، مرمتگر را به چالش میکشد و او باید تصمیم بگیرد که چه برخوردی با اثر هنری داشته باشد.
هدف مرمت در آثار هنری و تاریخی، دستکاری نشدن روح و اصل اثر و حفظ آن است، همچنین مرمتگر میکوشد اثر را برای مخاطب خواناسازی کند.
ـ آیا در ایران افراد مناسبی را برای مرمت آثار هنری داریم و اگر داریم آیا این کار بر قیمت اثر موثر خواهد بود؟ و یا باید مرمت آنها را به اروپاییها بسپاریم؟
این ایده که باید اثر هنری را برای مرمت به خارج از کشور بسپاریم، اشتباه است؛ زیرا زمانی که یک اثر دچار آسیب میشود مرمتگر مانع وارد شدن آسیب بیشتر به آن اثر میشود. این امر به قیمت اثر ربطی ندارد؛ زیرا اگر آسیب وارد شده بلافاصله ترمیم نشود، ادامه پیدا کند و اثر در همان حین در معرض شرایطی مانند شرایط نامناسب محیطی قرار بگیرد، آسیب وارد شده تشدید و روند تخریب آن سریع میشود. حال مرمتگر روند آسیب رسیدن به اثر را کُند و یا متوقف میکند و اگر این اتفاق نیفتد، آن اثر از بین میرود.
باتوجه به این توضیحات، این ادعا که مرمت اثر در حال آسیب موجب کاهش قیمت آن میشود، اشتباه و اتفاقا مقابل آن است؛ زیرا آن اثر از نابودی نجات داده شده است.
مسئله دیگر سپردن مرمت اثر هنری به اروپاییها است. زمانی که قرار بود نمایشگاه آثار پیکاسو در موزه هنرهای معاصر برگزار شود، من ناظر فنی مراحل آمادهسازی آثار بودم و باوجود اینکه اصلا مرمتی در کار نبود و آثار تنها پاکسازی و ساماندهی حفاظتی شدند، بسیاری از دوستان نگران بودند که چرا ما این آثار را مرمت میکنیم! خب اگر ما مرمت نکنیم، چه کسی باید این کار را انجام دهد؟ اتفاقا مرمتگری که مستعد و متخصص است و در رشته مرمت آثار تاریخی تحصیل کرده است، باید این کار را انجام دهد. البته برای انتخاب مرمتگر آثار هنری، بخصوص آثار هنرمندانی جهانی مانند پیکاسو یا سالوادور دالی باید یک شورا یا تیم تصمیمگیری تشکیل شود تا مرمت این آثار با برنامهریزی دقیق انجام شود. در نظر داشته باشیم که در مرمت این آثار نمیتوان بیگدار به آب زد.
همچنین حتی عدهای از دوستان میگفتند که باید بنیاد پیکاسو را در جریان مرمت این آثار قرار دهیم؛ البته در جریان گذاشتن آنها در پروژههای آینده پیشنهاد خوبی است، به گونهای که با آنها در تماس باشیم و بررسی کنیم آنها برای مرمت اینگونه آثار هنری چه مراحلی را میگذارنند، چه کارهایی انجام میدهند و چه شرایطی دارند.
البته که تمام این مراحل را در دانشگاهها و پژوهشکده حفاظت و مرمت انجام میدهیم؛ به گونهای که روی آثار کار آزمایشگاهی میکنیم، آنها را مطالعه میکنیم، مستندنگاری خاص انجام میدهیم، عکس ماورا بنفش و مادون قرمز و ایکس ری میگیریم، لایهها را شناسایی میکنیم، بازنگری میکنیم که آیا روی آثار مرمتی انجام شده یا نشده است و چه مراحلی را باید بگذرانیم و تا چه حد باید پیش رویم!
به همین جهت سپردن مرمت این آثار به اروپاییها ذهنیت اشتباهی است؛ چون اینگونه خود را زیر سوال میبریم. در ایران مرمتگران آثار نقاشی خوبی داریم که خب شاید تعداد آنها روی هم ۱۰ الی ۲۰ نفر باشد، ولی وقتی که اعتماد به نفس انجام این کار را از خودمان سلب میکنیم و میخواهیم که اروپاییها آن را انجام دهند؛ باید بدانیم چون این آثار متعلق به ایران هستند، آنها در زمان مرمت این آثار دلسوزی نخواهند داشت و صرفا کار خود را انجام میدهند و میروند.
ـ دقیقا باید چه کرد؟
باید برای این کار شورا تعیین کرد، کمیته فنی مرمت تشکیل و طرح مرمت ارائه داد. درحقیقت در طرح مرمت باید صفر تا صد مراحل مرمت مشخص شود.
همچنین اعضای انتخابی گروه، گلچینی از افراد متخصص این حوزه باشند و هر کسی که از راه میرسد اجازه کار در این حوزه را نداشته باشد.
زمانی که درباره تیم تصمیمگیرنده، مرمتگر و چگونگی مرمت اثر شفافسازی شود، دیگر درباره چگونگی مرمت شکایتی نمیشود. شورای تصمیمگیری متشکل از تعدادی متخصص یا پیشکسوت حوزه مرمت است که مرمت کار و تخصص آنهاست. حال مرمتگر در کنار این افراد رشد میکند، در جریان تصمیمگیری تیم هست و اینگونه کار تیمی معنا پیدا میکند.
برای انتخاب مرمتگر آثار هنری، بخصوص آثار هنرمندانی مانند پیکاسو یا سالوادور دالی باید یک شورا یا تیم تصمیمگیری تشکیل شود تا مرمت این آثار با برنامهریزی دقیق انجام شود. در نظر داشته باشیم که در مرمت این آثار نمیتوان بیگدار به آب زد
مرمت این آثار به اروپاییها ذهنیت اشتباهی است؛ چون اینگونه خود را زیر سوال میبریم. در ایران مرمتگران آثار نقاشی خوبی داریم که خب شاید تعداد آنها روی هم ۱۰ الی ۲۰ نفر باشد، ولی وقتی که اعتماد به نفس انجام این کار را از خودمان سلب میکنیم و میخواهیم که اروپاییها آن را انجام دهند؛ باید بدانیم چون این آثار متعلق به ایران هستند، آنها در زمان مرمت این آثار دلسوزی نخواهند داشت و صرفا کار خود را انجام میدهند و میروند
البته که در کشور ما کار تیمی معنا ندارد و هیچکدام از کارهایمان تیمی نیست؛ گویا کار تیمی را درک نمیکنیم و یا نمیخواهیم انجامش دهیم. هنور متوجه نشدهام که چرا انجام کار تیمی را در این حوزه دوست نداریم. کار تیمی اساس کار یک کار تخصصی است و برای رسیدن به نتیجه خوب باید انجام شود.
ـ برخی این احتمال را میدهند که شاید در صورت سپردن اثر هنری به خارج از کشور برای مرمت، اصل اثر دیگر به ما بازنگردد. با این امر موافق هستید؟
برونسپاری در حوزه مرمت به معنای این است که یک مرمتگر سرشناس برای مرمت اثر به آن کشور دعوت شود. حال اگر قرار باشد اثر برای مرمت به خارج از کشور ارسال شود، امکان جا به جا شدن آن با یک نسخه جعلی وجود دارد.
اتفاقا این امر در دنیا سابقه طولانی دارد و حتی در حراجی معتبری مانند کریستیز آثار جعلی هم به فروش میرسند و احتمال فروش نسخه اصل در حراج و نگهداری کپی آن را در موزه هست.
ـ پس چگونه میشود که آثار هنری موجود در ایران برای نمایش در کشورهای دیگر، به آنها سپرده میشوند؟
برای این کار یک فرم وجود دارد به نام «گزارش وضعیت». پیش از اینکه اثر به خارج از کشور ارسال شود، وضعیت دقیق آن به صورت خیلی جزئی از مرمت گرفته تا آسیبهایی که دارد ذکر میشود. زمانی که اثر به کشور دیگر میرسد، کارشناس آنها اثر را براساس آن فرم بررسی میکند و اگر تفاوتی در اثر نسبت به آن فرم وجود داشته باشد، آن را برمیگردانند. با این حال باز هم ممکن است که اگر اثر خاص باشد، بتوانند آن را جعل کنند.
ـ آیا شده که اثری را برای مرمت به خارج از کشور بسپاریم و جعل آن به ایران بازگردد؟
خیر تا به حال کاری را برای مرمت به خارج از کشور نسپردهایم. چندین سال پیش نقاشی رنگ روغن روی بوم پرترهای از فتحعلی شاه که در سفارت انگلستان نگهداری میشد. زمانی که به سفارت انگلستان حمله شد، تعدادی از آثار هنری آسیب دیدند که این اثر یکی از آنها بود.
سپردن مرمت این آثار به اروپاییها ذهنیت اشتباهی است؛ چون اینگونه خود را زیر سوال میبریم. در ایران مرمتگران آثار نقاشی خوبی داریم که خب شاید تعداد آنها روی هم ۱۰ الی ۲۰ نفر باشد
در همان زمان از من خواستند که این اثر را در سفارت برای آنها مرمت کنم ولی چون وسایل کارگاهی نیاز داشتم از آنها خواستم که اثر را از سفارت خارج کنم. با این حال اعتماد نکردند و مرمتگر آثار هنری دفتر ملکه الیزابت را به ایران آوردند و اثر را در سفارت مرمت کردند. درحقیقت خود آنها این اعتماد را نداشتند که اثر را از ایران خارج و در انگلستان مرمت کنند و بازگردانند.
ـ پس چرا گفته میشود آثار هنری ارزشمند هر چقدر هم که مرمتگران حرفهای باشند، نباید در ایران مرمت شوند و اگر این اتفاق بیفتد قیمت آن اثر کاهش مییابد؟
این بحث بسیار چالش برانگیز است. مگر میخواهیم اثر پیکاسویی را که در موزه هنرهای معاصر که جزو گنجینه ملی کشور است و موجود است، به اروپاییها بفروشیم؟ ارزش مادی اثر چه در ایران و چه در خارج از ایران، قیمت ثابتی است واین گونه نیست که چون یک ایرانی آن را مرمت میکند، قیمتش کاهش پیدا کند!
ـ مگر اینگونه نیست که این آثار به لحاظ مادی به ما تعلق دارند و به لحاظ معنوی متعلق به تمام جهانیان هستند؟
تعلق معنوی نیازمند ثبت جهانی آن اثر است؛ البته که درست است که این آثار به لحاظ معنوی به تمام دنیا تعلق دارند، ولی درست نیست که چون به تمام دنیا تعلق دارند، آنها مرمتگران خوبی دارند و مرمتگران ما خوب نیستند.
اثری که ۶۰ سال در ایران بوده است، متعلق به گنیجنه ملی ایران است نه گنجینه کل دنیا!
البته همانطور که پیشتر هم اشاره کردم، در چنین مواردی به مشورت با متخصصان خارج از کشور نیاز داریم و نباید گمان کنیم همه چیز را میدانیم.
ـ بهتر نیست در چنین مواردی یک متخصص حرفهای که در سطح جهانی مورد تأیید است به ایران دعوت شود و ناظر مرمت اثر به دست مرمتگران ایرانی باشد؟
بله امکانپذیر است، درصورتی که بودجه کافی برای این کار وجود داشته باشد. حال زمانی که اثر آسیب دیده و در حال از بین رفتن است، نمیتوان منتظر ماند برای این کار بودجه در نظر بگیرند؛ چون ممکن است این فرآیند سالها به طول بینجامد و تا آن زمان اثر مورد نظر آسیب های زیادی بر آن وارد شود.
ـ نظر شما درباره اینکه مرمتگران ما دورههای حرفهایتری را در کشورهای سرشناس در حوزه مرمت آثار هنری بگذرانند چیست؟
فکر خوبی است. درحال حاضر موزههای بزرگ دنیا مانند موزه لوور، و یا مراکز تحقیقاتی مرمت بخشهای تخصصی مرمت دارند.
اما بد نیست که بدانید در سال ۱۳۹۶، ۱۹ اثر را از جمله نقاشی، کتاب، آلبوم عکس و … از ایران به نمایشگاهی در موزه لوور فرانسه ارسال کردیم که تمام آنها را خودمان مرمت کرده بودیم. تمام مرمتگران فرانسوی موزه لوور اذعان داشتند که بهترین کارهای مرمت شده این نمایشگاه، متعلق به ایران بودهاند. یک ماه بعد از پایان نمایشگاه، فرانسویها درخواست کردند که چند نفر از آنها به ایران بیایند و با همکاری مرمتگران ایرانی چند اثر فرانسوی که ناصرالدین شاه از آنها خریده بود، مرمت کنند.
در حال حاضر به دلیل محدودیتهای ارتباطی، نمیتوانیم در سطح جهانی فعالیت کنیم، درصورتی که این امر کاملا درست و منطقی است.
در ادوار گذشته گروهی در ایتالیا به نام «مرمتگران بدون مرز» داریم که در سالهای اخیر به ایران آمدند و در تخت جمشید و پاسارگاد کار کردند و با همکاری یکدیگر به کشورهای مختلف میروند و کار میکنند. درحقیقت برای آنها مرزبندی معنا ندارد و اینگونه نیست که معتقد باشند که مرمتگر کشور ونزوئلا کاربلد نیست و تنها اروپاییها در مرمت حرف برای گفتن دارند.
در ایران هم اجازه ندادهایم که متخصصان از کشورهای مختلف به ایران بیایند و یا ما به کشور آنها برویم و کنار هم کار تیمی کنیم و از هم یاد بگیریم.
ـ اینکه گفته میشود مرمت اثر هنری باید کاملا ضبط شود یعنی چه؟
برای مرمت باید یک گزارش کاملاً دقیق تهیه شود که چه متریالی، با چه درصد ترکیببندی مواد و به چه دلیل استفاده میشود. از مراحل مختلف مرمت هم باید عکس گرفته شود و حتی بهتر است که فیلم هم از مراحل آن تهیه شود. حال اینکه مراحل مرمت از ابتدا تا آخر ضبط شود، بیمعناست؛ زیرا این کار ممکن است باعث شود مرمتگر تمرکز کاریاش را از دست بدهد.
در سال ۱۳۹۶، ۱۹ اثر را از ایران به نمایشگاهی در موزه لوور فرانسه ارسال کردیم که تمام آنها را خودمان مرمت کرده بودیم. تمام مرمتگران فرانسوی اذعان داشتند که بهترین کارهای مرمت شده این نمایشگاه، متعلق به ایران بودهاند
درحقیقت ضبط ویدیویی کلیه مراحل چندان در دنیا باب نیست، مگر اینکه بخواهند یک کار مستند انجام دهند؛ مثلا زمانی که قصد مرمت یک اثر بسیار مهم از پیکاسو را در موزه هنرهای معاصر دارند. بعدا همین فیلم به یک دوره آموزشی تبدیل خواهد شد.
ـ با توجه به شرایط تحریم، متریال و ابزار مرمت چگونه تهیه میشود؟
به سختی؛ مثلا وسیله یا مواد مورد نیاز را فقط یک شرکت با سختی های زیادی وارد می کند و هزینه بسیار بالایی دارد.
در نظر داشته باشید که هزینه تهیه این ابزار بسیار بالاست و حمایت دولتی چندانی هم نداریم. از طرفی هم تأمین این مواد صرف اقتصادی چندانی برای مرمتگر ندارد، البته که دسترسی به آنها هم کار بسیار سختی است.
انتهای پیام