جنایت مرموز در پرونده مرد مرده | مرد بدهکاری که همه فکر میکردند مرده، زنده بود
همشهری آنلاین – حوادث: اوایل تابستان ۱۴۰۰، ماموران پلیس تهران در جریان مرگ یک نانوا در نانواییاش در جنوب تهران قرار گرفتند. او سعید نام داشت و خانوادهاش میگفتند که وی برای نظافت نانوایی به آنجا رفته اما بعد از چند ساعت که برنگشته بود، آنها نگرانش شدند. برای همین به نانوایی رفتند و در آنجا با جسد بیجانش روبهرو شدند.
سر و صورت سعید دچار سوختگی شده و به نظر می رسید که هنگام کار دچار برق گرفتگی شده است. از آنجا که صورتش کاملا سوخته بود، خانوادهاش، وی را از روی لباسها و ظاهرش شناسای کردند و به این ترتیب برای سعید گواهی فوت صادر شد و خانوادهاش با انتقال پیکرش به شهرستان، او را به خاک سپردند.
۳ سال بعد
در همه این سالها به نظر میرسید که سعید فوت شده است تا اینکه چند روز قبل مردی که در زندانی واقع در استان کرمان زندانی بود نزد زندانبانان رفت و گفت می خواهد حقایقی را درباره یکی از زندانیان فاش کند. او گفت: یکی از زندانیان که خودش را فرهاد معرفی کرده، دوست قدیمی من است. در حقیقت نام اصلی او سعید است و ما قبلا در کار قاچاق موادمخدر شریک بودیم اما دچار اختلافات شدید شدیم و شراکتمان بهم خورد. دیگر از او خبری نداشتم تا اینکه ۳ سال قبل شنیدم فوت شده است. خیلی ناراحت شدم و حتی در مراسم خاکسپاری او هم شرکت کردم تا اینکه به تازگی دستگیر شدم و به زندان افتادم. وقتی به زندان منتقل شدم با دیدن یکی از زندانیان شوکه شدم. او همان شریکم بود که تصور میکردم فوت شده است. ابتدا فکر کردم فقط شبیه اوست اما وقتی نزد وی رفتم، مطمئن شدم که سعید است. او از من خواست از این ماجرا چیزی به کسی نگویم و وی را فرهاد صدا بزنم اما من تصمیم گرفتم این راز را فاش کنم.
رازگشایی
وقتی مرد زندانی اسرار هم بندی خود را فاش کرد، گزارش این حادثه به پلیس اعلام شد و ماموران وارد ماجرا شدند. بررسیها نشان میداد، فردی که خودش را فرهاد معرفی کرده، حدود یک سال قبل به اتهام حمل مواد دستگیر شده و ابتدا در زندان سیستان و بلوچستان بود. وی سپس با سپردن وثیقه از زندان خارج شده و بعد برای ادامه کار به کرمان رفته بود. اما در کرمان با محموله ۱۵ کیلو حشیش دستگیر و بار دیگر به زندان منتقل شده بود. همچنین مشخص شد که گفتههای مرد زندانی حقیقت داشته و فرهاد، همان سعید است که تصور می شد ۳ سال قبل در جریان حادثه برق گرفتگی در مغازه نانوانیاش جان باخته است. اما فردی که در مغازه جان باخته بود چه کسی بود؟
فرار از دست طلبکاران
سعید که رازش فاش شده بود به اداره دهم پلیس آگاهی تهران انتقال یافت تا معلوم شود فردی که در مغازه نانوایی جان باخته بود چه کسی است. او اما در همه مراحل بازجویی سکوت کرد و مدعی شد که از ماجرای مرگ آن مرد در نانواییاش خبر ندارد و نمیداند که او چطور کشته شده است.
با ادعاهای سعید، ماموران خانوادهاش به اداره پلیس دعوت کردند و آنها گفتند: چند سال قبل سعید بدهی سنگینی بالا آورد و حتی مغازه نانوایی را اجاره کرد تا شاید بتواند بخشی از بدهی هایش را بپردازد اما طلبکارانش دست ازسر او برنمی داشتند. برای همین تصمیم گرفت نقش مرده را بازی کند تا از دست طلبکارانش فرار کند. خانواده سعید مدعی شدند که وی یک روز به آنها زنگ زده و از آنها خواسته به نانوایی بروند و فردی را که در آنجا فوت شده، به جای او معرفی کنند. حتی از آنها خواسته بود که برایش مراسم ختم بگیرند و به همه بگویند که سعید براثر برقگرفتگی در نانوایی جان باخته است.
اظهارات خانواده سعید در حالی بیان میشود که وی همچنان مدعی است که آنها دروغ میگویند و او از ماجرای مرگ فرد ناشناس در نانواییاش بیخبر است و نمیداند چه اتفاقی برای وی افتاده است. در این شرایط دو فرضیه پیش روی پلیس قرار گرفته است. اول اینکه سعید، فردی را در نانواییاش به قتل رسانده و بعد طوری صحنهسازی کرده که همه تصور کنند او فوت شده است و به این ترتیب از دست طلبکارانش فرار کند. و دوم اینکه شاید خانوادهاش دروغ میگویند و این مرد سعید نیست. در این شرایط بازپرس دادسرای جنایی دستور آزمایش دی ان ای صادر کرده تا مشخص شود که سعید همان فردی است که همه تصور میکردند فوت شده است و همچنین کارآگاهان نیز ماموریت یافتند در تحقیقات بیشتر از این مرد اسرار این پرونده مرموز را فاش کنند.