خاطره بن افلک از دیدار با کوین کاستنر به همراه مت دیمون
همشهری آنلاین: افلک و دیمون حرفه خود را در صنعت سرگرمی با بازی بهعنوان سیاهیلشکر در فیلمها آغاز کردند. یکی از نخستین پروژههای مهم آنها بازی در پسزمینه فیلم درام ورزشی «میدان رؤیاها» بود که کاستنر نقش اصلی آن را بازی میکرد.
در برنامه چهارشنبهشب «زنده با جیمی کیمل!»، افلک در واکنش به صحبتهای بازیگر «یلواستون» که گفته بود او و دیمون را در فیلم سال ۱۹۸۹ به یاد دارد، گفت: «کوین لطف دارد که میگوید ما را به خاطر دارد، چون ما اصلاً بهیادماندنی نبودیم.» او با شوخی ادامه داد: «خیلی لطف کرده که این را گفته، ولی مطمئنم بیشتر بازیگرهایی را که دیالوگ داشتند به یاد میآورد.»
در ماه مه سال گذشته، برنده اسکار به «اشتیاق زیاد» افلک و دیمون برای کار در «میدان رؤیاها» اشاره کرده و گفته بود: «آنها واقعاً پرانرژی بودند. کاملاً یادم هست.» با وجود این، افلک باور ندارد که کاستنر واقعاً آنها را به یاد میآورد، اما خاطرهای خندهدار از مت دیمون را تعریف کرد که در آن از مهارتهای تمرینی بیسبال کاستنر تقلید کرده بود.
او گفت: «یادم هست فکر میکردیم بازیگرها یهجورایی ادا درمیارن، و کاستنر رفت تمرین ضربه زدن. آماده بودیم که ببینیم نمیتونه درست ضربه بزنه. ولی باید بگم، چندین بار توپ رو محکم به دیوار معروف گرین مانستر زد، حتی یه توپ رو از زمین خارج کرد. واقعاً تحت تأثیر قرار گرفتیم.»
با این حال، افلک گفت که دیمون سالها بعد در مصاحبهای ادعا کرده خودش چنین مهارتهایی داشته. افلک با خنده گفت: «بعد دیدم تو یه مصاحبه میگه، “آره، من تو تمرین بیسبال در فِنوی پارک توپ رو به گرین مانستر زدم. ” گفتم، مت، تو داری خودت رو با کوین کاستنر اشتباه میگیری؟»
افلک اعتراف کرد که دیدن کاستنر و همبازیاش جیمز ارل جونز در آن زمان برایش «مثل دیدن خدا» بود. او همچنین گفت که به همراه دیمون در فیلم «آسمان لیمویی» محصول ۱۹۸۸ هم بهعنوان سیاهیلشکر کار کردهاند ــ فیلمی که کوین بیکن در آن با همسر آیندهاش کایرا سجویک آشنا شد. افلک گفت: «باور کنید یا نه.»
در مورد باقی فیلمشناسیاش، ستاره «ویل هانتینگ نابغه» گفت فرزندانش علاقه زیادی به یکی از پروژههای قدیمیاش نداشتند. او گفت: «تو دوران کرونا، همه بچهها خونه بودن و من گفتم، بیاید یه فیلم ببینیم. فکر کردم، شاید از آرماگدون خوششون بیاد. تقریباً بلافاصله گفتن، چی؟ این خیلی مسخرهست، شوخی میکنی؟ پسرم گفت، این اصلاً منطقی نداره.»