دلدادگی در روزگار پرآشوب
[حسام خراسانی] «تاسیان»، ملودرامی تاریخی به کارگردانی تینا پاکروان، داستانی عاشقانه را در بستر تاریخ معاصر ایران روایت میکند. این سریال با تکیه بر شخصیتهایی که نه تنها در یک دورهی تاریخی مشخص قرار دارند، بلکه متاثر از ارزشها و بینشهای معاصر آنان نیز است، روایتی متفاوت از عشق را به تصویر میکشد.
در «تاسیان»، عشق صرفاً یک احساس نیست، بلکه فرآیندی دوطرفه است که در آن، «من» خود را در «دیگری» مییابد؛ ایدهای که ریشه در نظریهی میخائیل باختین، فیلسوف روسی دارد و بر اهمیت یافتن خود در دیگری تاکید میکند. دیالوگها در این سریال، با در نظر گرفتن این پیشفرض، نشان میدهند که واژهها تنها در پیوند با وجود دیگری معنا مییابند و این درک متقابل، جذابیت داستان را افزایش میدهد.
هوتن شکیبا، که پیش از این نیز توانایی خود را در ایفای نقشهای عاشقانه به اثبات رسانده، در «تاسیان» نیز موفق شده است پیچیدگیهای احساسی شخصیت خود را به شکلی ملموس به تماشاگران منتقل کند. او با تسلط بر فنون بازیگری، مفهوم «من» در ارتباط با «دیگری» را به خوبی به نمایش گذاشته و احساسات عاشقانه را به عنصری جداییناپذیر از نقشآفرینی خود تبدیل کرده است.
زبان و شیوهی روایت «تاسیان» به وضوح از فرهنگ معاصر نشأت میگیرد و به همین دلیل، نزدیکی بیشتری با مخاطب برقرار میکند. دیالوگها با ترکیبی از طنز و واقعیتهای زندگی روزمره، پلی میان گذشته و حال میسازند و به تماشاگران این امکان را میدهند که خود را در داستان و شخصیتها بیابند و با آنها همذاتپنداری کنند.
اشاره به نامهای آشنایی همچون کافه نادری، تئاتر شهر و موزه هنرهای معاصر در دیالوگها، ناخودآگاه پلی به گذشته در ذهن بیننده ایجاد میکند. این پیوند نهتنها حس همذاتپنداری را تقویت میکند، بلکه به سریال بُعدی واقعیتر و ملموستر میبخشد.
در نهایت، «تاسیان» با روایت عاشقانه و پیچیدهاش، احساسات انسانی را در بستر تاریخ معاصر ایران به تصویر میکشد و بینندگان را به تفکر دربارهی روابط انسانی و تأثیرات زمان بر آنها دعوت میکند. با درخشش هوتن شکیبا و کارگردانی تأثیرگذار تینا پاکروان، این سریال یک سفر عاطفی است که در آن، عشق به عنوان محور اصلی، همواره در تعامل با دیگران معنا مییابد.