دو راهی ایران و اروپا | جریان های فکری درباره چگونگی رفتار اروپا با ایران
به گزارش همشهری آنلاین، «سیدرسول موسوی» در مقالهای که در هلسینکی تایمز در فنلاند منتشر شده با بیان این که «ایران و اروپا بر سر موضوع چگونگی اعتماد به یکدیگر جهت ادامه گفتوگو با یکدیگر بر سر دو راهی ماندهاند» تصریح کرد: با آن که گفتوگوهایی بین نمایندگان ۲ طرف وجود دارد و هم در تهران و هم در پایتختهای اروپایی صحبت از باز بودن پنجره دیپلماسی میشود ولی خلاء اعتماد متقابل و نبود سازوکاری برای اعتمادسازی موجب میشود که باز بودن پنجره دیپلماسی نتواند چشمانداز روشنی را برای آینده روابط ایران و اروپا نشان دهد.
وی افزود: اروپا از اقدامات متقابل جمهوری اسلامی ایران در موضوعات هستهای و نادیده گرفتن تعهدات برجامی توسط ایران ناراحت است و تصوری که از همکاریهای ایران و روسیه دارد تصوری تهدیدآمیز برای امنیت و صلح اروپایی دارد و ایران را به همکاریهای پهپادی و موشکی با روسیه در جنگ اوکراین متهم میکند. ایران و اروپا در مسایل منطقهای از فلسطین و اسرائیل و مسایل دریای سرخ و کشورهای عربی خلیج فارس تا قفقاز و افغانستان نظرات متفاوتی باهم دارند که در برخی موارد، نظراتی همسو و هم جهت بوده و در مواردی کاملا در مقابل نظرات ایران قرار میگیرد. اروپا با نگاهی مداخله جویانه در مسایل داخلی ایران تحت عنوان مسایل حقوق بشری در صدد تغییر رفتار حاکمیت ایران تا حد تجدید نظر در ارزشهای بنیادی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران است.
موسوی در ادامه نوشت: در مقابل دیدگاههای اروپا ، ایران در موضوع هستهای معتقد است این اروپا بود که ابتدا تعهدات برجامی خود را نقض کرد و با خروج آمریکا از برجام در عمل نخواست یا نتوانست خلاء خروج آمریکا از برجام را پر کند و عملا با اقدامات خود ایران را از امتیازات احتمالی برجام محروم ساخت و وقتی ایران بر اساس پاراگرافهای ۲۶ و ۳۶ برجام مجبور با اقدامات متقابل شد، اروپا بهجای ریشه یابی موضوع و تلاش برای یافتن راه حلی برای آن به محکوم ساختن ایران پرداخت. جمهوری اسلامی ایران معتقد است اروپا دغدغه مسایل حقوق بشری ندارد زیرا اعمال اسرائیل در غزه را در کشته و مجروح کردن دهها هزار زن و کودک فلسطینی را نادیده میگیرد و از حضور تروریستهای ایرانی که مسئول کشتار هزاران نفر از شهروندان عادی هستند ، در خاک اروپا حمایت میکند.
سه جریان فکری در خصوص چگونگی رفتار اروپا با ایران در قاره سبز
سفیر سابق ایران در فنلاند و استونی با تاکید بر این که «ایران با رد ادعاهای اروپا در همکاریهای موشکی با روسیه علیه اوکراین، همزمان از همکاریهای دفاعی خود با روسیه دفاع می کند و اعلام میدارد که وقتی همه کشورها در جستجوی امنیت خود هستند دلیلی ندارد که ایران در جستجوی امنیت نباشد و در نظام بینالملل بسیار پیچیده امروز دست خالی بماند» افزود: با بررسی مطالب مختلف منتشر شده در گزارشهای پژوهشی اندیشکدههای اروپایی و مواضع مقامات رسمی همچنین رسانههای جریانات اصلی اروپا میتوان گفت در کل در خصوص چگونگی رفتار اروپا با ایران، سه جریان فکری وجود دارد :
جریان اول، ایران را تهدیدی بزرگ برای اروپا دانسته و با توجه به ورود ترامپ به کاخ سفید و احتمال تجدید دوباره سیاست فشار حداکثری علیه ایران، معتقد است که اروپا باید از این فرصت استفاده کند و در پشت سیاست فشار حداکثری امریکا علیه ایران، اهداف منطقه ای خود را در خاورمیانه محقق سازد. این جریان معتقد است که ایران در داخل با مشکلات اقتصادی و اجتماعی متعددی روبروست و در منطقه ضربات سنگینی دیده است لذا نباید فرصت یابد خود را بازسازی کند و شرایط کنونی فرصتی تکرار نشدنی برای یک تغییر رفتاری بزرگ در ایران است.
جریان دوم فکری در اروپا ، ایران را یک تهدید معمولی برای اروپا می داند و معتقد است اروپا نباید خود را با این تهدید درگیر کند و برای این درگیری هزینه بپردازد. این جریان سیاست منزوی سازی ایران را توصیه می کند و معتقد است که با قطع ارتباطات ایران با اقتصاد جهانی و منزوی سازی ایران در اتصالات بین المللی تهدیدات ایران را می توان بدون پرداخت هزینه مدیریت کرد.
جریان سوم در اروپا، ایران را هم تهدید و هم فرصت می داند و معتقد است که اولا منزوی سازی ایران به جهت موقعیت ژئوپلیتیکی آن همچنین ظرفیتهای متعدد سخت افزارانه و نرم افزارانه ای که دارد غیر ممکن است و درگیری با ایران برای اروپا هزینه های فراوانی دارد. این جریان به عملی شدن سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران به دیده تردید می نگرد و معتقد است که بر فرض اعمال تحریمهای حداکثری معلوم نیست پاسخ ایران چه باشد و پنهادن شدن در پشت سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران را فاقد منافع عملی برای اروپا میداند و معتقد است که در پاسخ نهایی ایران به سیاست فشار حداکثری منافعی برای اروپا متصور نیست. این جریان معتقد است که اگر ایران به آمریکا پاسخ مثبت دهد آمریکا هیچ سهمی از کیک ایران به اروپا نخواهد داد و اگر ایران در مقابل فشار حداکثری سیاست مقاومت حداکثری را انتخاب کند باز هم نفعی برای اروپا نخواهد داشت و تهدیدات ایران علیه اروپا افزایش خواهد یافت.
سه جریان فکری در مورد گفتوگوهای ایران با اروپا در تهران
موسوی در ادامه این مقاله خاطرنشان کرد: جریان سوم در اروپا گفتوگو با ایران را پیشنهاد میکند و معتقد است که ایران را تهدید مطلق پنداشتن، برای اروپا دور از واقعیت است و ایران را نمیشود منزوی ساخت. از نظر این جریان ایران را تهدید مطلق دانستن، باعث میشود که ایران گزینههایی را در موضوعات مختلف از هستهای تا منطقهای انتخاب کند که شرایط را بحرانیتر سازد بدون آن که برای خروج از آن شرایط بحرانی آمادگی وجود داشته باشد. این جریان معتقد است تجربه برجام و دیگر موضوعات منطقهای ثابت میکند که ایران در نهایت بازیگری عقلانی و محاسبه گر است و تجارب گفتگوهای اروپا با ایران ثابت می کند که حداقل خروجی این گفتگوها، کاهش تنش در منطقه برای اروپا بوده است. در مورد گفتوگوهای ایران با اروپا در جمهوری اسلامی ایران هم سه جریان وجود دارد:
جریان اول ایرانی به گفتوگو با اروپا نگاهی ایدئولوژیک – تاریخی داشته و مخالف هرگونه گفتوگو هم با اروپا و هم با آمریکاست و معتقد است که تجارب تاریخی نشان دهنده شکافی بزرگ بین منافع ایران و اروپاست و اروپا هیچوقت نتوانسته گامی در راستای منافع دوجانبه بردارد و صرفا به فکر منافع خود و علیه منافع ایران بوده است. این گروه بدون توصیه به درگیری با اروپا سیاست عدم تعامل و گفتگو با اروپا را توصیه می کند.
جریان دوم صاحب نظر در روابط ایران و اروپا جریان واقعگرایان ایرانی هستند که معتقدند اروپا موازنه قوا را به سود خود می داند و همین موضوع باعث می شود که هیچ وقت اروپا به روابط خود با ایران از موضع برابر نگاه نکرده و در جستجوی توافقی برابر نباشد. این جریان با توجه به شرایط حاکم برجهان و معادله قدرت بین اروپا با امریکا معتقد است که اروپا نسبت به امریکا در شرایط ضعیفی قرار گرفته است و عملا در مقابل تصمیمات امریکا هیچ کاری نمی تواند انجام دهد و اروپا در دور دوم ریاست جمهور ترامپ با امریکا دچار مشکل خواهد شد . این جریان معتقد است اروپا می خواهد از ایران برای خود کارت بازی با امریکا درست کند و برای معامله خود با اروپا امتیاز داشته باشد . این جریان معتقد است اگر ایران تصمیم به مذاکره دارد باید با امریکا مذاکره کند و اروپا را کنار بگذارد. از نظر این گروه اروپا نتیجه مذاکرات ایران و امریکا را خواهد پذیرفت و ایران در مذاکره با امریکا هزینه های کمتری خواهد یرداخت.
جریان سوم صاحب نظر در روابط ایران و اروپا عملگرایان ایرانی هستند که معتقدند ایران و اروپا سابقه تاریخی همسایگی با هم دارند و سالهای طولانی با یکدیگر در همه عرصه های سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی همکاری داشته و روابط ایران و اروپا موجب تحکیم امنیت هم در اروپا هم در ایران و هم در خاورمیانه شده است. این جریان قبول دارد که اروپا قدرت تصمیم گیری نهایی در نظام بین الملل و موضوعات اصلی آن را ندارد ولی همزمان معتقد است که نقش تاثیرگذاری اروپا را در روندهای بین المللی نباید نادیده گرفت. این جریان با توجه به اصل “نه شرقی- نه غربی” در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، رابطه متوازن در سیاست خارجی را به سود ایران ، اروپا و منطقه می داند و معتقد است هیچ راهی جر گفتگو برای حل مسایلی که در خصوص ایران در غرب مطرح می شود وجود ندارد.
وی در پایان تصریح کرد: با بررسی محتوای نظرات جریانات سه گانه در ایران و اروپا میتوانیم بگوییم در هر ۲ طرف جریانی که معتقد به حل مسایل موجود بین ایران و اروپا از طریق گفتوگو هستند نسبت به مخالفین آن کمتر هستند و این موضوع میتواند برای هر ۲ طرف هشداری بزرگ باشد. اتخاذ سیاستهایی که راه را برای گفتوگوهای ایران و اروپا ببندد و موجب بسته شدن پنجره دیپلماسی شود نه به سود ایران است و نه به سود اروپا و عملگرایی در روابط ایران و اروپا منافع ۲ طرف و منطقه را تضمین میکند.