راهکارهای تازه برای بهبود ارزیابی دانشگاههای ایران
ارتباط فردا: دانشگاهها در سراسر جهان علاوه بر تربیت نیروی متخصص، موتور محرک پیشرفت علمی و فناوری هستند. در ایران نیز این نهادها نهتنها باید پاسخگوی نیازهای آموزشی جامعه باشند، بلکه نقش مهمی در رقابتهای بینالمللی ایفا میکنند. در این میان، نظارت و ارزیابی دانشگاهها به عنوان ابزاری برای بهبود کیفیت آموزشی، از اهمیت ویژهای برخوردار است. کشورهایی که نظام نظارت و ارزیابی قدرتمندی دارند، توانستهاند از طریق پایش مستمر، معیارهایی برای تضمین کیفیت تعریف کنند و از آن برای تصمیمگیریهای راهبردی استفاده کنند. در ایران نیز توجه به این موضوع بهویژه در دهههای اخیر پررنگتر شده است، اما چالشهایی همچنان باقی است که نیازمند بررسی و اصلاح هستند.
یکی از مسائل اساسی در حوزه آموزش عالی، نیاز به نظارت و ارزیابی مستمر عملکرد دانشگاهها و مراکز علمی است. این امر نهتنها امکان مقایسه با استانداردهای جهانی را فراهم میکند، بلکه ابزاری است برای شناسایی نقاط ضعف و برنامهریزی برای رفع آنها. پژوهشهای علمی نشان میدهند که ارزیابی و پایش مستمر، شرط لازم برای رقابتپذیری نظام آموزش عالی در سطح بینالمللی است. اما نبود شفافیت در معیارهای ارزیابی و ساختارهای مدیریتی نامنظم میتواند مانع این مسیر شود.
در پژوهشی که در همین زمینه توسط عاطفه ریگی از دانشگاه سیستان و بلوچستان با همکاری دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده اس، با تمرکز بر چالشهای نظام نظارت و ارزیابی آموزش عالی ایران، پیشنهادهایی برای بهبود کیفیت و کارایی این نظام ارائه شده است. پژوهشگران تلاش کرده اند تا با بهرهگیری از دیدگاه متخصصان دانشگاهی، نقاط ضعف و قوت این نظام را شناسایی نموده و راهحلهایی ارائه دهند.
برای انجام این پژوهش از روشهای کیفی استفاده شده است. پژوهشگران با ۱۶ نفر از اساتید و متخصصان حوزه آموزش عالی مصاحبه کردند. این مصاحبهها به صورت نیمهساختاریافته و با هدف جمعآوری دادههای عمیق و کیفی انجام شد. در تحلیل دادهها نیز، از روشی به نام «تحلیل محتوای استقرایی» استفاده شد که به پژوهشگران کمک کرد تا یافتهها را به صورت منسجم و علمی ارائه دهند.
نتایج نشان دادند که چالشهای اصلی نظام نظارت و ارزیابی آموزش عالی ایران شامل نبود معیارهای شفاف و مشخص، تمرکز بیش از حد ساختار مدیریتی، اعتماد پایین دانشگاهیان به فرایند ارزیابی، و تعدد نهادهای مسئول نظارت است. همچنین، ضعف در فرهنگ پاسخگویی و نبود پایگاههای اطلاعاتی مناسب نیز از دیگر مشکلات این نظام است. پژوهشگران تأکید کردند که این چالشها در صورت مدیریت نادرست میتوانند بر کیفیت آموزش عالی تأثیرات منفی جدی بگذارند.
در این پژوهش پیشنهاد شده است که برای رفع این مشکلات، یک نهاد متمرکز و قدرتمند برای نظارت بر عملکرد دانشگاهها ایجاد شود. این نهاد باید معیارهایی شفاف و جامع تعریف کند و با بهرهگیری از مشارکت همه ذینفعان، اعتمادسازی کند. همچنین، ایجاد پایگاههای اطلاعاتی جامع میتواند مسیر نظارت و ارزیابی را هموارتر کند و از دوبارهکاری نهادهای مختلف جلوگیری کند.
این یافتهها نشان میدهند که توجه به مشارکت جامعه دانشگاهی در فرایند ارزیابی، کلید موفقیت این نظام است. دانشگاهیان اگر به ارزش و تأثیر نظارت باور داشته باشند، میتوانند به بهبود فرایند کمک کنند. همچنین، تمرکززدایی و واگذاری برخی وظایف به دانشگاهها میتواند نوآوری را افزایش دهد و به کارآمدی نظام آموزش عالی کمک کند.
این تحقیق میتواند مبنایی برای اصلاح ساختارهای نظارت و ارزیابی در کشور باشد و به سیاستگذاران کمک کند تا گامی مؤثر در جهت ارتقای کیفیت نظام آموزش عالی بردارند.
نتایج پژوهش فوق در فصلنامه «پژوهش در نظامهای آموزشی» وابسته به انجمن پژوهشهای آموزشی ایران منتشر شده اند. این فصلنامه، محلی معتبر برای ارائه نتایج پژوهشهای مرتبط با آموزش عالی است و فرصتی را برای اطلاعرسانی درباره مسائل و چالشهای مهم در این حوزه فراهم میآورد.
انتهای پیام