روش های سنتی خالی کردن خشم دیگر جواب نمیدهد | راه حلهای جایگزین
همشهری آنلاین – آرش نهاوندی: تا پیش از این خرد متعارف به شما میگفت که عمل تخلیه عصبانیت از طریق آزادسازی قدرتمند خشم در یک فضای بسته یا باز، میتواند درمانی بر این درد باشد. اما آیا واقعا چنین است؟
اتاقهای خشم
این ایده تخلیه خشم آنقدر در تفکر ما ریشه دوانده که حتی از حمایت تجاری نیز برخوردار است. برای مثال، «اتاقهای خشم» به چنان موفقیتی تبدیل شدهاند که در شهرهای سراسر آمریکا، بریتانیا و جاهای دیگر ظاهر شدهاند. این مکانها با اجازه دادن به شما برای تخلیه خشم روی اشیاء مختلف، معمولا از طریق چکش یا سایر ابزار قابل چرخش، نویدبخش طیف وسیعی از مزایای کاتارتیک (تخلیه احساسی است. مطابق با نظریه روانکاوی، این تخلیه احساسی به نیاز به فرونشاندن تضادهای ناخودآگاه مرتبط است) هستند که نه تنها سرگرم کننده، بلکه درمانکننده نیز هستند.
به طور مشابه، کسانی که دارای گرایش دیجیتالیتر هستند، می توانند به صورت آنلاین از طریق سایت های طراحی شده ویژه ای که به بازدیدکنندگان اجازه می دهد خشم خود را با کلمات (پرخاشگری، فحاشی و عتاب و خطاب) از بین ببرند. حتی توانایی خواندن و اظهار نظر در مورد روایتهای دیگران درباره عصبانیتشان وجود دارد.
تخلیه خشم؛ مفید یا مضر؟
مدتی است که روانشناسان و سایر متخصصان سلامت روان مفروضات زیربنای این مزایای فرضی را زیر سوال بردهاند. بر خلاف یک افسانه روانشناسی رایج، به نظر میرسد تخلیه خشم ممکن است در واقع بیشتر مضر باشد تا مفید و ممکن است احتمال اینکه فردی در آینده با پرخاشگری رفتار کند، بیشتر شود.
افزایش فشار و رهاسازی
مانند بسیاری از ایدههای رایج روانشناسی که امروزه در جریان است، این باور که خشم چیزی است که باید رها شود را میتوان به اواخر قرن نوزدهم نسبت داد. در آن زمان، افراد علاقه مند به عملکرد ذهن، مانند زیگموند فروید، ایجاد احساسات عاطفی را با عباراتی مشابه مایعات و سیستمهای تحت فشار توصیف کردند. بر اساس این طرز تفکر، که برخی آن را مدل هیدرولیک احساسات نامیدهاند، فشار عاطفی می تواند تا حدی ذهن ما را تحت تاثیر قرار دهد که باعث فشار روانی و علائم عصبی شود.
فروید و همکارش جوزف بروئر در کتاب خود با عنوان مطالعات هیستری در سال ۱۸۹۵ راههایی را برای پرداختن به این نوع هیجان عاطفی از طریق «کاتارسیس» توضیح دادند، فرآیندی که ایجاد احساسات قوی را از طریق ابزارهای مستقیم یا غیرمستقیم کاهش میدهد. بنابر استدلال فروید، پس از آزادسازی، فرد باید کمی تسکین ذهنی را تجربه کند. بدیهی است که این سادهسازی ریشهای اندیشههای فروید است، اما با این وجود نشان میدهد که چگونه این اندیشه شروع به ورود به افکار عمومی کرد.
در طول قرن بیستم، روانکاوان و دیگران تحت تاثیر فروید شروع به کشف قدرت کاتارسیس، به ویژه در رابطه با خشم، برای روان درمانی کردند. بنابراین، این کار اساس این اندیشه را در فرهنگ عامه قرار داد، اما پس از آن برخی از مدهای عجیب و غریب سلامتی به تقویت آن کمک کردند.
فریاد اولیه
در اوایل دهه ۱۹۷۰، یک مد جدید روانشناسی در آمریکا پدیدار شد که جان تازهای را به یک اندیشه قدیمی دمید. فریاد درمانی اولیه، زاییده ذهن آرتور جانوف روانشناس، (که به شدت تحت تاثیر فروید) بود مبدع این ایده بود که روان رنجوری ناشی از درد عاطفی سرکوب شده در اوایل کودکی است. این «تروما» که میتواند ناشی از عدم توجه والدین، عدم شیردهی و در واقع مشکلات زمان تولد باشد، فقط از طریق یک رهاسازی دراماتیک و قدرتمند مانند فریاد زدن قابل حل است.
جانوف با توجه به کتاب محبوب و تاثیرگذار خود، «فریاد اولیه»، که اولین بار در سال ۱۹۷۰ منتشر شد، پس از مشاهده پیشرفت درمانی در یکی از بیماران دانشجوی خود در سال ۱۹۶۷ به این کشف رسید. در آن زمان، مرد جوانی به نام دنی ویلسون، مجذوب نمایشی در لندن شده بود که در آن مرد بالغی مدام پدر و مادرش را صدا میکرد.
جانوف با درک اینکه چگونه این اجرا به وضوح بر ویلسون تاثیر گذاشته ، این دانشجو را تشویق کرد تا مادر و پدرش صدا بزند. پس از مدتی متقاعد کردن، ویلسون تسلیم شد. پس از آنکه ویلسون با فریاد پدر و مادرش را صدا زد اوضاع دراماتیک شد. همانطور که جانوف به یا د میآورد: ویلسون به طرز محسوسی ناراحت شد و ناگهان از شدت درد روی زمین به خود پیچید. تنفس ویلسون تند و مشابه حالت تشنج بود و عبارت «مامان بابا!» با جیغ های بلند از دهانش بیرون میآمد. سرانجام ویلسون پس از چند دقیقه تشنج روی زمین، فریادی هولناک و مرگبار که دیوارهای دفتر جانوف را به لرزه درآورد از خود رها کرد.
ظاهرا، این فریاد اولیه، فریادی که از بطن او بیرون میآمد، نشاندهنده نوعی راهحل عاطفی برای ویلسون بود، که فقط میتوانست بگوید من موفق شدم نمیدانم چیست، اما میتوانم احساس موفقیت کنم.
این مبنای روش جانوف شد، که او از آن به عنوان تنها راه برای تسکین آسیبهای عاطفی دفاع می کرد. مطمئنا، یک فرد میتواند از طریق روشهای مختلف گریه کردن، صحبت کردن، یا جیغ زدن آسیب ظاهری دوران کودکی خود را از ذهن خود خارج کند، اما با این وجود لازم بود تا جایی که بتواند آن رویداد آسیبزا را دوباره تجربه کرده و دوباره تجربه کند. کتاب«فریاد اولیه» مملو از توصیفات و تأیید است، و این مدل رها کردن احساس خشم و غم دوران کودکی در میان افراد مشهور تاثیرگذار آن زمان مانند جیمز ارل جونز، راجر ویلیامز، جان لنون و یوکو اونو محبوب شد. این ایده همچنین در چارچوب جنبشهای ضدفرهنگ حاکم اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ پدیدار شد، و جانوف خود به یک چهره عمومی تبدیل شد. با این حال، عملا هیچ مدرک علمی برای تایید هیچ یک از ادعاهای جانوف وجود ندارد.
امروزه روانشناسان فریاد درمانی اولیه را رد می کنند و آن را در بهترین حالت شبه روانشناسی و در بدترین حالت یک عمل بالقوه مضر بی اعتبار میدانند. کل این رویکرد فاقد هرگونه پیامدهای اساسی است و حتی فرض اساسی آن، مبنی بر اینکه بزرگسالان میتوانند تجربیات کودکی را به خاطر بیاورند، رد شده است.
اگرچه درمان اولیه جیغ این روزها طرفداران بسیار کمتری دارد، هنوز هم کسانی هستند که با آن موافقند و همچنین دیگرانی هستند که برخی از مفروضات آن را در مورد کاتارسیس جذب و اصلاح کردهاند. اتاقهای خشم، مکانهای ناهنجار، و انواع روشهای فریاددرمانی، ویژگیهای چشمانداز «درمان» هستند. اما همان محدودیتها هنوز برطرف نشده است.
خطر پرخاشگری آنلاین
در سال ۲۰۱۳، یک مطالعه در مورد خشم در اینترنت نشان داد که کسانی که در سایتهای فحاشی مشارکت داشتند، سطوح غیرعادی بالایی از خشم را نشان دادند آنها همچنین دریافتند کسانی که از این سایتها استفاده میکردند، پیامدهای منفی ناشی از خشم خود را گزارش کردند، از جمله وارد شدن به دعوای فیزیکی و لفظی، آسیبدیدگی روابط، شکستن و آسیب رساندن به اموال و رانندگی خطرناک.
میتوان استدلال کرد که افراد خشمگین ممکن است به این سایتها کشیده شوند زیرا به آنها اجازه می دهند تا بر اساس خشم خود عمل کنند، با این حال، این تحقیق نشان داد که شرکت در فحاشی (پرخاشگری و عتاب و خطاب)، مردم را به طور کلی عصبانیتر میکند. در بخش دوم مطالعه، آنها از شرکتکنندگان خواستند تا پرخاشهای دیگران را بخوانند و میزان تاثیر آن بر خلق و خوی آنها را اندازهگیری کردند. آنها همچنین از شرکت کنندگان خواستند که نسخه های خود را بنویسند. همانطور که احتمالا پیشبینی میکردید، نتایج نشان داد که بدگویی باعث میشود بیشتر شرکتکنندگان احساس شادی کمتری داشته باشند و خشم آنها افزایش یابد.
جایگزینهایی برای تخلیه خشم فروخورده
یک متاآنالیز جدید ۱۵۴ مطالعه قبلی (با مجموع بیش از ۱۰۰۰۰ شرکتکننده) در مورد خشم را بررسی کرد و دریافت که فعالیتهایی که برانگیختگی فیزیکی را کاهش میدهند برای کاهش آن بهتر هستند. حتی تمرین قدیمی دویدن در هنگام عصبانیت بیشتر احتمال دارد آتش خشم را شعله ور کرده تا آن را خاموش کند. درعوض، فعالیتهای کاهشدهنده برانگیختگی مانند تنفس عمیق، تمرکز حواس، مدیتیشن یا صرف وقت استراحت بسیار تاثیرگذارتر بودند.
این تجزیه و تحلیل همچنین نشان داد که شرکت در ورزشهایی با اجزای تیمی، مانند ورزشهای توپی، به کاهش برانگیختگی فیزیکی کمک میکند. این ممکن است به این دلیل باشد که آنها عنصری از بازی را وارد فعالیت میکنند که ممکن است احساسات مثبت را افزایش دهد.
در نهایت، مزیت افزوده این فعالیتهای کاهش انگیختگی این است که همگی ارزان و پایدار هستند. بنابراین می توانید آنها را به عنوان راه حلهای سالم تری هم برای ذهن و هم برای کیف پول خود در نظر بگیرید.
بیشتر بخوانید:
- ۷ واکنش رایج در مردان وقتی عصبانی هستند، اما نمیخواهند آن را نشان دهند
- ۹ راهکار برای کنترل خشم در لحظه