وقتی آییننامه ۲۸۰۰ برای بافتهای فرسوده کافی نیست/ضرورت نجات جان در برابر فاجعه خاموش زلزله
ارتباط فردا: در حالی که ویرایشهای جدید آییننامه ۲۸۰۰ با هدف مقاومسازی ساختمانها در برابر زلزله منتشر میشوند، یک نکته مهم نباید فراموش شود و این است که این آییننامه تنها برای ساختمانهایی نوشته شده که قرار است از این به بعد ساخته شوند و توجهی به کیفیت ساختمانهای موجود ندارد و این در حالی است که واقعیت شهری ایران چیز دیگری است؛ هزاران خانه فرسوده و غیرایمن در دل بافتهای قدیمی شهرها نفس میکشند، بیآنکه به استانداردی تکیه داشته باشند.
زلزله در ایران اتفاقی نادر نیست؛ از بم تا کرمانشاه، تجربههای تلخی پشت سر گذاشتهایم. اما در قلب بسیاری از شهرهای کشور، در محلههایی زندگی میکنند که سالهاست روی گسلِ بیتوجهی ساخته شدهاند؛ بافتهای فرسودهای که خانههایش سالها پیش بدون نظارت مهندسی، بدون در نظر گرفتن خطر زلزله و بدون آگاهی از آییننامههای فنی ساخته شدهاند.
در این شرایط، آییننامه ۲۸۰۰ بهعنوان مهمترین سند فنی مقاومسازی در برابر زلزله، نه فقط یک الزام مهندسی، بلکه ضرورتی برای بقاست. این آییننامه میگوید ساختمان باید بتواند لرزههای زمین را تحمل کند، جان انسانها را نجات دهد و بعد از زلزله، سرپناه باقی بماند. آمارها نشان میدهند که بخش زیادی از مرگومیر زلزلهها در کشور، مربوط به ساختمانهای قدیمی، غیرمقاوم و بدون سازهای اصولی است؛ همانهایی که در دل بافتهای فرسوده پنهان هستند. وقتی زلزله میآید، نه فرصت فرار هست، نه وقت هشدار.
اجرای آییننامه ۲۸۰۰ در بافتهای فرسوده، یعنی دادن حق زندگی ایمن به مردمی که سالهاست قربانی فراموشی در توسعه شهری هستند. یعنی اگر دولت، شهرداری و ساکنان با هم همکاری کنند، میتوان از فاجعههای بزرگ آینده پیشگیری کرد. اما چالشهایی هم هست؛ از هزینه بالای نوسازی گرفته تا ناآگاهی عمومی و پیچیدگی مالکیتها. اینجاست که نقش رسانه، آموزش و سیاستگذاریهای حمایتی اهمیت پیدا میکند. نوسازی بافت فرسوده فقط کار مهندسان نیست؛ یک پروژه ملی برای حفظ جان شهروندان است. شاید زمان آن رسیده که آییننامه ۲۸۰۰ از دفتر مهندسان بیرون بیاید و در کوچههای تنگ بافتهای فرسوده، به چشم دیده شود.
آییننامه ۲۸۰۰ چه میگوید
آییننامه شماره ۲۸۰۰ “طراحی ساختمانها در برابر زلزله” توسط مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی تهیه شده و هدف آن، افزایش ایمنی ساختمانها در برابر خطر زلزله در مناطق مختلف ایران است. این آییننامه از سال ۱۳۶۶ به بعد تدوین شده و تاکنون چند بار بازنگری شده و نسخه پنجم، آخرین نسخهای هست که منتشر شده است. نسخههای جدیدتر، تغییرات مهمی در زمینه بارگذاری، مقاومت مصالح، نوع خاک و رفتار سازهها داشته است.
مهمترین نکات آییننامه ۲۸۰۰ تعیین مناطق زلزلهخیز ایران است که در آن کشور به ۴ منطقه از کمخطر تا بسیار پرخطر تقسیم شده و برای هر منطقه، شدت زلزله مورد انتظار مشخص شده است.
بررسی نوع خاک زیر ساختمان از دیگر نکات مطرح در این آییننامه است و در آن به موضوع نوع و جنس خاک که تأثیر زیادی در نحوه پاسخ ساختمان به زلزله دارند، تاکید شده است. در آییننامه، خاک به دستههای مختلف از سخت تا نرم تقسیم شده و ضوابط طراحی متناسب با آن ارائه شده است.
طراحی معماری و سازهای از دیگر نکات مطرح در این آییننامه است که بر اساس آن ساختمان باید طوری طراحی شود که تحت اثر زلزله، دچار ریزش کلی نشود. سیستمهای باربر جانبی از دیگر موضوعاتی است که در آن پرداخته شده و در این بخش انواع سیستمهای مقاومت در برابر زلزله مثل قاب خمشی، دیوار برشی و مهاربندها (بادبندها) معرفی شده و کاربرد هر یک با توجه به نوع سازه و منطقه زلزلهخیز مشخص شده است.
«کاهش تلفات انسانی و خسارات مالی در زلزلهها»، «ارتقای کیفیت ساخت و ساز» و «پیشنیاز دریافت پایانکار ساختمانی» از جمله رویکردهای آییننامه ۲۸۰۰ است.
مشکلاتی که آییننامهها قادر به حل آنها نیستند
دکتر علی بیتاللهی، رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به ویرایش آییننامههای ساخت و ساز در پاسخ به این سؤال که باتوجه به کیفیت ساخت و سازها این ویرایشها چه مشکلاتی را حل میکند، یادآور شد: آییننامههای تدوین شده در این زمینه، آییننامههای ساخت و ساز مقام در برابر زلزله است که این آییننامهها برای آن بخش از ساختمانهایی است که میخواهند ساخته شوند.
وی افزود: آییننامه ۲۸۰۰ اصلا برای ساختمانهای موجود تدوین نشده است و تنها برای ساختمانهایی است که میخواهند طراحی و ساخته شوند و این در حالی است که مهمترین مشکل ما در این زمینه، ساختمانهای موجود است.
بیتاللهی اظهار کرد: از دهه ۶۰ و ۷۰ تاکنون که ما کار تحقیقاتی را در این زمینه شروع کردیم، یافت فرسوده ما همان است که از گذشته بود و این سؤال مطرح میشود که آیا میتوان محلهای با بافت فرسوده را تبدیل به محله تابآور کرد؟ پاسخ آن منفی است، چرا که این امر یک کار بسیار دشواری است.
رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با اشاره به دلایل دشواری تبدیل بافتهای فرسوده به مناطق تاب آور، توضیح داد: برخی از ساکنان این مناطق مستاجر هستند و برخی از آنها مشاء هستند و توافق جمعی برای نوسازی این بافتها وجود ندارد. مشارکت در نوسازی این مناطق نیز باید به این صورت باشد که چندین پلاک ساختمانی ریزدانه تجمیع و به یک واحد ساختمانی مقاوم در برابر زلزله ساخته شود.
وی با ابزار تاسف از اینکه توافق مالکان در این زمینه وجود ندارد، گفت: دلیل دیگر آن عدم اعتماد به ارگانهای دولتی است؛ یعنی ساکنان مناطق با بافتهای فرسوده این اعتماد و اطمینان را ندارند که اگر از ساختمانهای خود با هدف بازسازی خارج شوند، در موعد مقرر خانه مناسبی را تحویل بگیرند.
بیتاللهی با بیان اینکه معابر مناطق بافت فرسوده دارای بافت زیر دانه و نفوذناپذیر هستند، ادامه داد: از این رو به دشواری میتوان مصالح ساخت و ساز را به معابر یک تا دو متری انتقال داد. از این رو در این زمینه معضلاتی وجود دارد که نوسازی و بهسازی را در بافتهای فرسوده به شدت کُند میکند و به همین دلیل ریسک زلزله به دلیل افزایش جمعیت، افزایش مییابد.
وی اظهار کرد: انتظار ما این است که در مقاومسازی روز به روز مصالح و طراحیهای مناسب باعث شود که تلفات کاهش یابد، ولی از سوی دیگر در کلانشهرها متاسفانه به دلیل مشکلات اجرایی تغییر چهره بافتهای فرسوده بسیار کند و ناچیز رخ میدهد. بنابراین در این زمینه باید خیلی ریشهایتر عمل کنیم.
رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، سرمایهگذاری، مشوقهای لازم و کسب اعتماد عمومی را از مهمترین اولویتهای کاری کشور در کاهش ریسک لرزهای عنوان کرد و یادآور شد: سند جهانی “سندای” برای کاهش خطرات زلزله از سوی بسیاری از کشورها به امضا رسید و ایران یکی از این کشورها است. در این سند جملهای آورده شده است که “سرمایهگذاری برای کاهش ریسک، اتلاف هزینه نیست، بلکه نوعی پسانداز و سرمایهگذاری برای آینده است”.
بیت اللهی تاکید کرد: ممکن است که امروز ما اعتباراتی را برای کاهش ریسک زلزله اختصاص دهیم تا ساختمانهای بهتری در بافتهای فرسوده ساخته شود، ولی از سوی دیگر ریسک زلزله را کاهش دادیم که یک نوع سرمایهگذاری برای اینده است.
انتهای پیام