علائم افسردگی در مردان را نادیده نگیرید
به گزارش همشهری آنلاین علائم افسردگی در مردان همیشه با تصورات معمول درباره بروز افسردگی مطابقت ندارند. افسردگی در مردان اغلب به طور متفاوت از زنان بروز میکند زیرا مردان با فشارهای منحصر به فردی ناشی از انتظارات خاص از آنها و هنجارهای اجتماعی در مورد نحوه رفتارها و بایدونبایدها مواجه هستند.
تفاوت در چگونگی افسرده شدن و بروز علائم آن در مردان میتواند منجر به تشخص داده نشدن افسردگی یا سوءتفاهم در مورد این اختلال شود. از طرف دیگر اینکه مردان کمتر احتمال دارد در مواقع نیاز درخواست کمک کنند، وضعیت را بدتر میکند.
علائم افسردگی در مردان
تحریکپذیری: مردان کمتر احتمال دارد غم و اندوه خود را ابراز کنند و بیشتر احتمال دارد خشم، تحریکپذیری یا پرخاشگری را نشان دهند.
کرختی عاطفی: مردان ممکن است به جای غم و اندوه آشکار یا گریه کردن بیحسی عاطفی یا کنارهگیری را تجربه کنند.
انزوا: مردان ممکن است بیشتر خود را از دیگران منزوی کنند و از فعالیتها و روابط اجتماعی کنارهگیری کنند.
اشکال در تمرکز: اشکال در تمرکز، تصمیمگیری یا به خاطر سپردن جزئیات نیز میتواند از نشانههای افسردگی باشد.
رفتار های پرخطر: مردان ممکن است برای کنار آمدن با احساسات خود درگیر رفتارهای پرخطر مانند رانندگی بیاحتیاط ، قمار کردن یا سایر رفتارهای عجولانه شوند. سوءمصرف الکل یا مواد مخدر نیز یک مکانیسم مقابلهای دیگر برای افسردگی زمینهای در مردان است.
اختلالات خواب: اختلالات خواب، مانند بیخوابی، پرخوابی یا بیدار شدن خیلی زود از علائم افسردگی هستند که احتمال گزارش آنها در مردان بیشتر از زنان است.
خستگی: خستگی مداوم یا کمبود انرژی، حتی پس از خواب کافی نیز میتواند از نشانههای افسردگی باشد.
تغییر در اشتها یا وزن: ممکن است متوجه کاهش یا افزایش وزن قابل توجه و غیرقابل توضیح یا تغییر در عادات غذایی مردان به علت افسردگی شوید.
درد و کوفتگی: مردان اغلب در مورد سلامت جسمی خود راحتتر صحبت میکنند، در حالی که از صحبت در مورد مسائل عاطفی طفره میروند.
مردان دچار افسردگی ممکن است بیشتر علائم جسمی مانند سردرد، مشکلات گوارشی یا درد غیرقابل توضیح را گزارش کنند.
علائمی که ممکن است کمتر مورد توجه قرار گیرند
برخی از علائم افسردگی در مردان میتواند نامحسوستر و به راحتی نادیده گرفته شوند، به خصوص در مردان. این علائم عبارتند از:
بیقراری: مردان ممکن است به طور غیرمعمول بیقرار، بیقرار یا آشفته شوند، اغلب بدون دلیل مشخص.
تاخیر و تعلل: تعلل مزمن یا اجتناب از وظایف، به ویژه کارهایی که نیاز به تلاش یا تمرکز دارند، میتواند نشان دهنده فقدان انگیزه مرتبط با افسردگی باشد.
بیانگیزه بودن: مردان ممکن است آشکارا در مورد احساس ناامیدی یا گناه صحبت نکنند، بلکه در عوض کاهش انگیزه یا کاهش قابل توجه انرژی را نشان دهند.
کار کردن مفرط: از سوی دیگر، مردان ممکن است خود را درگیر کار کنند تا حواسشان از احساساتشان پرت شود و منجر به ساعات کاری بیش از حد، فرسودگی شغلی یا وسواس در مورد حرفه خود شوند.
ورزش کردن بیش از حد: برخی از مردان ممکن است سعی کنند با ورزش بیش از حد برای احساس بهتر، افسردگی خود را جبران کنند. تحقیقات نشان میدهد از آنجایی که مردان کمتر به دنبال مراقبتهای بهداشتی روانی هستند، کمتر کمکی را که نیاز دارند دریافت میکنند و این امر آنها را به طور نامتناسبی در برابر خودکشی آسیبپذیر میکند.
چطور با مردان درباره افسردهشدنشان صحبت کنیم؟
اگر متوجه شدهاید که مردی از نزدیکانتان است احتمالا دچار افسردگی شده است، شاید از خودتان بپرسید که چگونه باید این موضوع را با او مطرح کنید. صحبت کردن با هر فرد مبتلا به افسردگی، به خصوص یک مرد، میتواند چالش برانگیز باشد، اما گفتگو کردن در این باره همراه با حس همدلی میتواند تفاوت قابل توجهی در پیامدها ایجاد کند.
زمان و مکان مناسب را انتخاب کنید: یک محیط خصوصی و راحت پیدا کنید که هر دو بتوانید بدون وقفه صحبت کنید. از مطرح کردن موضوع در زمانی که فرد عجله دارد، ناراحت است یا در حال انجام کاری است، خودداری کنید.
نگرانی خود را ابراز کنید: با ابراز نگرانی بر اساس مشاهدات خاص شروع کنید – به تغییرات رفتاری یا خلقی که مشاهده کردهاید اشاره کنید: به عنوان مثال، «متوجه شدهام که به نظر میرسد استرس دارید؛ آیا میخواهید در مورد آن صحبت کنید؟»
از فرضیهسازی خودداری کنید: به نتیجهگیری یا تشخیص عجولانه نپردازید. به جای گفتن «فکر میکنم افسرده باشید»، سعی کنید بگویید «به نظر میرسد دوران سختی را پشت سر گذاشتهاید. فکر میکنید چه اتفاقی دارد میافتد؟»
دلسوز باشید: به فرد بگویید که نگرانش هستید چون برایتان مهم است، نه به این دلیل که او را قضاوت میکنید. با دلسوزی و درک به گفتگو نزدیک شوید.
به آنچه میگوید گوش دهید: به فرد فرصت دهید تا افکار و احساسات خود را به اشتراک بگذارد. گاهی اوقات، فقط گوش دادن به دیگران میتواند تسکین بزرگی باشد. از قطع کردن حرف آنها یا مطرح کردن سریع دیدگاه خود خودداری کنید.
احساسات آنها را کوچک جلوه ندهید: از فشار آوردن به فرد برای «بیرون آمدن از» این حالت یا کوچک جلوه دادن احساساتش خودداری کنید. در عوض، به او بگویید که در هر صورت در کنارش هستید.
مسئله را عادی کنید: به فرد کمک کنید تا درک کند که افسردگی یک مسئله رایج است و درخواست کمک نشانه قدرت است، نه ضعف. میتوانید بگویید: «بسیاری از مردم این حالت را تجربه میکنند و جایی برای شرمساری نیست. راههایی وجود دارد تا احساس بهتری پیدا کنی.» مهم است که فرد بپذیرد که کمک خواستن در این باره اشکالی ندارد.
صبور باشید: ممکن است فرد فوراً صحبت نکند، یا ممکن است کلماتی برای توصیف آنچه احساس میکند نداشته باشد. اجازه دهید فرد با سرعت خودشان احساساتشان را بیان کنند. اگر آماده نیستند احساساتشان را بیان کنند یا یا فوراً درخواست کمک کنند، به مرزهای آنها احترام بگذارید و در عین حال به آنها بگویید که در صورت نیاز در دسترس هستید.
به فرد پیشنهاد دهید که در یافتن منابعی مانند درمانگر یا گروه حمایتی به او کمک کنید و به او یادآوری کنید که درخواست کمک نشانه قدرت است، نه نشانه ضعف.
به طور منظم با فرد در ارتباط باشید تا به او نشان دهید که در کنارش هستید. حتی کارهای سادهای مانند ارسال پیامک یا گذراندن وقت با او میتواند بسیار سودمند باشد.