اخبار اجتماعی > بهداشت و درمان

قرار نیست کادر درمان اتباع جایگزین ایرانی‌ها شوند | کمبود پرستار بخش‌ها را تعطیل کرده است


همشهری آنلاین – آرش نهاوندی: مدت‌هاست که بحث مهاجران افغان در کشورمان داغ شده و در این‌باره، مجادله‌های زیادی صورت گرفته و می‌گیرد. گروهی معتقدند که امکانات کشور در شرایط تحریم مناسب این نیست که بتوانیم پذیرای این حجم انبوه از مهاجران غیرمجاز باشیم. گروه دیگر نیز معتقدند که باید جنبه انسانی را در این قضیه مدنظر داشته باشیم. بخشی دیگر نیز بر تقسیم مهاجران به مجاز و غیرمجاز و توجه به کیفیت مهاجرانی که باید به صورت مجاز پذیرش شوند، دارند. این بحث‌ها در ماه‌های اخیر به حوزه بهداشت و درمان نیز کشیده شده است؛ و ماجرای استفاده از کادر درمان اتباع در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی را در افکار عمومی مطرح کرده است. سئوال اصلی این‌جاست که چه تعداد از اتباع و مخصوصا افغان‌ها در حوزه بهداشت و درمان ایران مشغول به کار هستند؟ آیا این امر از نظر فنی و تخصصی درست است یا نه؟ بقیه دنیا در این حوزه چه تجربه‌هایی دارد؟ و…

در این باره، در برنامه تندرستی تلویزیون همشهری، میزگردی برگزار کردیم. مهمانان این میزگرد، دکتر سیدمحمد میرخانی، معاون اجتماعی و امور مجلس سازمان نظام پزشکی، دکتر اردشیر گراوند، جامعه شناس و استاد دانشگاه و دکتر احمد نجاتیان، رئیس سازمان نظام‌ پرستاری بودند که نکات مطرح شده از سوی آنها را در ادامه می‌خوانید.

آمار کادر درمان افغان

قرار نیست کادر درمان اتباع جایگزین ایرانی‌ها شوند | کمبود پرستار بخش‌ها را تعطیل کرده است

میرخانی درباره واقعیت فعالیت کادر درمان افغان در نظام سلامت می‌گوید: حضور کادر درمان افغان در ایران بیشتر جنبه شوخی دارد. چنین چیزی به صورت واقعی و آنطور که بیان می‌شود نیست، حداقل این عدد بزرگی که عنوان می‌شود نیست. به طور کلی تعداد افرادی که پزشک هستند و شماره نظام پزشکی دارند، حدود ۱۷۰ هزار نفر و کمتر از ۷۰۰ نفر این افراد اتباع هستند. در رشته‌های درمانی دیگر هم حضور مهاجران از نظر عددی بالا نیست. مجموع افرادی که به طور قانونی می‌توانند به عنوان کادر درمان کار کنند به هزار نفر هم نمی‌رسد.
او ادامه می‌دهد: ما سختگیری زیادی در زمینه بکارگیری نیروی انسانی در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی داریم و به همین دلیل معضلی به نام کادر درمان درمان افغان در ایران منطقی نیست. به نظر من این یک بحث غیرحرفه‌ای و نوعی شیطنت رسانه‌ای است. یکی از نکات مهم این که نیروی انسانی ایرانی که در کشور خدمت می‌کند بسیار ارزان است. هموطنان ایرانی ما با قیمت‌های پائین در حال کار هستند. پس از اتفاقاتی که در کشور همسایه شرقی ما افتاد و مهاجرت‌های این افراد بیشتر شد و آنها خیلی راحت‌تر می‌توانند به کشورهای اروپایی مهاجرت کنند و درآمد بیشتری هم داشته باشند.

به گفته میرخانی اتباعی در نظام سلامت ما کار می‌کنند که به نحوی تابعیت ایران را دریافت کرده‌اند و شماره الف و ت در ابتدای نظام‌پزشکی آنها قید شده است. البته این گروه صرفا اتباع افغان نیستند و از کشورهای همسایه غربی هم کادر درمان در کشورمان فعالیت دارند.

سابقه ۵۰ ساله فعالیت اتباع خارجی در بخش بهداشت و درمان

قرار نیست کادر درمان اتباع جایگزین ایرانی‌ها شوند | کمبود پرستار بخش‌ها را تعطیل کرده است

گراوند هم با اشاره به قدمت فعالیت اتباع خارجی در نظام سلامت ایران بیان می‌کند: ۵۰ سال قبل حجم بزرگی از کارکنان وزارت بهداشت پاکستانی و هندی بودند. نیروی انسانی حوزه بهداشت و درمان در آن زمان کم بود و این افراد در مراکز درمانی دور افتاده کار می‌کردند. بعد از انقلاب تامین نیروی انسانی در دستور کار قرار گرفت و وضعیت بهتر شد.

به گفته گراوند دانشجویان خارجی در کشور ما مشغول به کار هستند و به معنا نیست که در کشور اجازه کار هم داشته باشند یا کلا ممنوع‌الکار هستند. ممکن است وابسته به شرایط از این نیروی انسانی خارجی هم استفاده کنیم. به نظر می‌رسد موج انتقاد از فعالیت اتباع افغان طی ۲۰ سال اخیر و بعد از جریان روی کار آمدن طالبان در دور اول رخ داد که به دلیل ناامنی‌ها حجم زیادی از مهاجران وارد ایران شدند. اشتغال گسترده آنها در همه کسب و کارها از سنگ و بنایی و… وجود داشت. در آن زمان برای ایرانی‌ها مضیقه‌ای ایجاد شد چون اتباع افغان به عنوان نیروی کار ارزان در دسترس بودند.

او ادامه می‌دهد: دوره دومی هم که طالبان در افغانستان روی کار آمدند حجم قابل توجهی از مهاجران افغان وارد ایران شدند و باعث فشار به بسیاری از زیر ساخت‌های کشور شد. به همین دلیل مقاومتی اتفاق افتاد اما این مقاومت نباید ما را تحت تاثیر قرار دهد. اشتغال اتباع در حوزه بهداشت و درمان اشکالی ندارد، مگر اینکه حضور یک متخصص افغان یا حتی عراقی، پاکستانی و هندی معادل بیکاری یک ایرانی باشد. چون ترجیح نیروی انسانی بومی در تمام دنیا وجود دارد.

این جامعه شناس معتقد است، این میزان هجمه علیه اافغان‌ها تابع حجم مهاجرت گسترده آنها در دور دوم طالبان است که جبهه بزرگی علیه آن شکل گرفته است. اگر نه اساسا نباید این طور فکر کنیم که اگر نیروی خارجی متخصص و بهتر از نیروی متخصص خودمان به کشور وارد شد، الزاما نباید از او استفاده شود. این در حالی است که اگر فردا گشایشی در اوضاع اقتصادی و سیاسی ایران ایجاد شود، برای بازسازی کشور با استفاده از نیروهای متخصص و عمومی حداقل به ۳۰ سال زمان نیاز داریم. نکته مهم‌تر این که کشور ما محل تمدن‌هاست. فکر کنم این جنجالی که اکنون در مورد کادر درمان پیش آمده موضوعی است که ما را از یکسری نیروی متخصصی که در این کشور تحصیل کردند، برادران و خواهران افغان ما هستند، در این کشور به دنیا آمدند و احتمالا درس خوانده‌اند و از منابع سوبسیدی ما استفاده کرده‌اند، محروم خواهد کرد. این کار نه عاقلانه است و نه انسانی.

دریافت مجوز طبابت راحت نیست

به گفته میرخانی، معاون امور اجتماعی سازمان نظام پزشکی دریافت مجوز طبابت یا کار درمانی برای اتباع راحت نیست. یعنی فردی که بخواهد طبابت کند علاوه بر شماره نظام پزشکی باد پروانه طبابت باید داشته باشد و این خود چنین مرحله و هماهنگی خاص نیاز دارد. آن دسته افرادی که جزو اتباع و مجاز به کارکردن هستند، سال‌هاست در ایران سکونت داشته و مجوز دریافت کرده‌اند. تعداد آن‌ها آنقدر کم است که حتی نمی‌توانند یک هزارم نیاز ایران را هم تامین کنند.

او با تاکید بر این که به کارگیری نیروی فاقد مجوز قابلیت پیگیری دارد، ادامه می‌دهد: در سامانه سازمان نظام پزشکی مشخصات این افراد را ثبت شده و به راحتی قابل بررسی هستند. نکته دیگر این که چند سالی است نسخ به شکل الکترونیکی صادر می‌شود و پزشکی که شماره نظام و پروانه پزشکی نداشته باشد نمی‌تواند نسخه الکترونیکی صادر کند.

این حرف‌ها اغوا گرانه است

گراوند در پاسخ به این سوال که برخی بیماران دوست ندارند که از سوی پزشک و پرستار افغان ویزیت شوند یا خدمات دریافت کنند، می‌گوید: مساله اعتماد به پزشک خارجی و افغان به نظر من یک حرف اغواکننده است. برای من اصلا مهم نیست چه کسی من را طبابت می‌کند، مهم اما این است که او فرد دستکارتر باشد. تعجب می‌کنم از مردم ایران با سطح باسوادی بالای ۹۸ درصد و تحصیل‌کردگی بالای ۴۰ درصد چنین حرف‌هایی را مطرح کنند. چنین حواشی به نظر می‌رسد بیشتر ناشی از آن باشد که ۵۰ نفر گردهم می‌آیند، یک گروه تلگرامی تشکیل می‌دهند و کشور را به هم می‌ریزند.

او ادامه می‌دهد: قبول دارم بیش از ظرفیت مهاجر غیرایرانی در کشور وجود دارد و این اتفاق به بد مدیریت کردن مربوط می‌شود. فرد افغان که در ایران درس خوانده پزشکی و پرستاری است، شهریه پرداخت کرده و ما هم ۱۰، ۲۰ یا حتی ۳۰ سال پول سوبسیدی به او داده‌ایم، چه دلیلی دارد که از او استفاده نکنیم. از سوی دیگر اصلا مگر ما چند پزشک افغانستانی فعال و شاغل در ایران داریم. من به همراه همسر و فرزندم تا همین سن هنوز به مرکز درمانی مراجعه نکردیم که پزشک افغان داشته باشد. البته امکان دارد پزشکان افغان در مناطق پائین فعالیت کنند و دلیلی هم ندارد، طبابت آن‌ها را انکار کنیم. حدود ۲ میلیون افغانستانی در تهران ساکن هستند به هر صورت باید به ازای این جمعیت، پزشک و پرستار هم داشته باشیم.

پرستاران ۲۰۰ دلار حقوق می‌گیرند

نجاتیان، رئیس سازمان نظام پرستاری هم در ادامه برنامه به کمبود نیروی انسانی در حوزه پرستاری اشاره می‌کند و می‌گوید: حدود ۱۰۰ هزار پرستار کم داریم و دلیلش هم نه کمبود نیروی انسانی و پرستار آموزش دیده، بلکه کمبود جذب از سوی بیمارستان‌هاست. سالانه حود ۱۱ هزار پرستار فارغ التحصیل می‌شوند و هیچ اقدامی برای جذب آنها صورت نمی‌گیرد. سالانه کمتر از ۱۰ هزار پرستار استخدام می‌شوند.

او درباره جذب پرستار افغان و جایگزینی آنها به جای پرستاران ایرانی هم می‌گوید: پرستاران افغان عمدتا همکارانی هستند که در ایران زندگی و تحصیل کرده‌اند و مدارک خود را از کشور ما گرفته‌اند. طبق پروتکل‌ها آن‌ها حق کار در ایران ندارند مگر اینکه از وزارت کار مجوز بگیرند. در گذشته ما به حضور آنها اشاره کردیم و هدف‌مان نگرانی از بکارگیری غیر مجاز اتباع افغان بود. در کشور چیزی حدود ۱۵۰ تا ۱۶۰ هزار پرستار مشغول به کارند و عدد پرستاران افغانستانی در میان این حجم از پرستاران ایرانی قابل توجه نیست. آن نکته‌ای که نگرانی ما را برنگیخت و در مجلس نیز مطرح شد، این بود که برخی از این پرستاران افغان بدون اینکه مجوز قانونی از وزارت کار بگیرند مشغول به کار هستند.

به گفته نجاتیان محل فعالیت این افراد هم بخش خصوصی است و با حداقل دستمزد و بدون بیمه مشغول به فعالیت هستند. مهم‌تر این که آنها بیمه مسئولیت هم ندارد و اگر فردا برای هر بیماری اتفاقی بیفتد، در هر مرجعی محکوم می‌شوند و باید دیه‌های سنگینی پرداخت کنند. قطعا اگر بیمارستانی افراد غیر پرستار به کار گیرد، مسئول فنی بیمارستان در قبال چنین اقدامی باید پاسخگو باشد. اگر دولت سیاست‌های کلی‌اش مبنی بر نگهداری اتباع خارجی شاغل در کادر درمان در ایران است، این‌ها باید مجوز بگیرند وساماندهی شوند. سازمان نظام پرستاری هم بداند چند نفر در کدام بیمارستان و تحت چه شرایطی در حال خدمت هستند و اگر لازم بود از حمایت‌های قانونی استفاده کنند.

نجاتیان به دستمزد کم پرستاری هم اشاره وتاکید می‌کند: آمدن پرستاران خارجی به ایران با این حقوق‌های ۱۵۰ تا ۲۰۰ دلاری ماهانه منطقی نیست.

پزشکان نخبگان هر کشوری هستند

قرار نیست کادر درمان اتباع جایگزین ایرانی‌ها شوند | کمبود پرستار بخش‌ها را تعطیل کرده است

میرخانی در ادامه برنامه به نگاه انسانی درباره فعالیت کادر درمان اتباع تاکید و بیان می‌کند: در شرایطی که بعضا شاهد موج‌هایی علیه اتباع افغان هستیم که می‌توان به درستی آن را افغان‌ستیزی نام گذاشت و کرامت انسان‌ها را هم زیر سوال می‌برد، اما چندان شاهد گزارش‌ها و شکایاتی از عملکرد پزشکان و پرستاران افغان نیستیم.

او ادامه می‌دهد: در نظام‌پزشکی بارها دختران و پسرانی را دیده‌ام که افغانی‌الاصل هستند و حتی پدرانشان نیز در ایران بزرگ شده‌اند. آنها با وجودی که با هزینه خودشان در دانشگاه آزاد تحصیل کرده‌اند، علاقه به خدمت و طبابت در ایران داشتند اما نتوانستند به راحتی کار کنند. به نظرم بهتر است بیشتر نگران هجوم مهاجران غیرقانونی از کشور همسایه شرقی باشیم تا اینکه نسبت به پزشکان افغانستانی حساسیت به خرج دهیم. پزشکان نخبگان کشور خود هستند و ما باید از آنها حمایت کنیم که در کشور ما خدمت کنند. این در حالی است که مهاجران غیرقانونی که وارد کشور می‌شوند، هیچ اثری از آن‌ها نداریم و اگر این مهاجران مشکل بهداشتی داشته باشند و شاید به دلیل ترس از دستگیری و بازگشت به کشور خودشان به مراکز بهداشتی و بیمارستان ایرانی مراجعه نکنند.

معاون اجتماعی سازمان نظام پزشکی تاکید می‌کند: به نظرم یک راهکار این است که برای پزشکان افغان شرایطی فراهم شود که به اتباع خدمت‌رسانی کنند. اگر ۵ تا ۸ میلیون مهاجر غیر قانونی در کشور داشته باشیم چه کسی می‌خواهد به آن‌ها رسیدگی کند، جز فردی که زبان و فرهنگ مشترکی با آن‌ها داشته باشد.

نه برنامه‌ریزی داریم، نه مدیریت

گراوند در ادامه برنامه به یک چالش جدی در عدم مدیریت نیروی انسانی اشاره می‌کند و می‌گوید: یکی از وظایف اصلی سازمان برنامه و بودجه، آمایش سرزمینی است. یکی از بخش‌های آمایش سرزمینی هم توزیع زیرساخت‌های بهداشتی و درمانی و توزیع نیروی انسانی در حوزه بهداشت، به گونه‌ای است که تحت یک استاندارد و سرانه‌ای همه مردم به آن دسترسی داشته باشند. پس یک بخش اساسی در این حوزه بهداشت و درمان است و باید زیرساخت، نیروی انسانی، دارو و تجهیزات درمانی آن تدارک دیده می‌شود. اما مانند سایر بخش‌های کشور از جمله آب و برق، محیط زیست و آموزش که دچار بحران شده‌اند، این بخش هم بحران را تجربه می‌کند.

این جامعه‌شناس با تاکید بر این که نه توزیع و نه سرانه بهداشت و درمان درست است، عنوان می‌کند: طی ۱۲ سال گذشته ۱۲ میلیون نفر از جمعیت کشور جابجا شده‌اند و از این تعداد ۶۰۰ هزار نفر به استان‌های تهران و البرز وارد شده‌اند. آیا سرانه پرستار، تخت، درمانگاه و پزشک تهران با این میزان تغییر کرده است؟ نکته جالب‌تر این است که زیر ساخت‌ها و نیروی انسانی مبدا این مهاجرت‌ها مانند استان‌های لرستان، ایلام و کرمانشاه، سیستان و بلوچستان و مناطق دیگر از کارکرد خارج می‌شود. به معنای اینکه سرانه‌های این استان‌ها خالی می‌مانند، بعد ما در تهران با دستپاچگی پرستار و معلم استخدام می‌کنیم. کشور را به منظور جلوگیری از روند مهاجرت‌های درون سرزمینی مدیریت نمی‌کنیم تا مجبور به پذیرش این تمرکز اجباری نشویم.

او تاکید می‌کند: مسئول این وضعیت سازمان برنامه‌ریزی و مدیریت است که تاکنون نه برنامه‌ریزی و نه مدیریت داشته است. این نهاد به جایی برای توزیع پول بدل شده است. در حوزه بهداشت ۶ بازیگر وجود دارد؛ خود مردم به عنوان پیشگیری، بخش خصوصی به عنوان درمانگاه و بیمارستان‌های خصوصی، بخش دولتی، بخش خیریه‌ها، بخش دستگاه‌های بهداشت و درمان حکومتی و بخش‌های بین‌المللی. سازمان برنامه و مدیریت باید بیرون از دولت‌ها باشد و این ۶ بخش را مدیریت کند. اما به عنوان بخشی از دولت قرار داده‌ایم که خود دولت با این بخش‌ها تعارض منافع دارد. سازمان برنامه هم بخش خصوصی، هم بخش عمومی و هم خیریه‌ها را اداره می‌کند و تمام فعالیت‌هایش به نفع دولت است و نمی‌داند به نفع دولت عمل کردن کشور را به سمت بحران می‌برد.

به گفته گراوند، سازمان برنامه در حوزه بهداشت و درمان باید تشخیص دهد که چقدر پرستار کم داریم و این وظیفه نظام پرستاری نیست. نظام پرستاری تشکلی است که باید از حقوق پرستاران دفاع کند. این پرستار می‌تواند عراقی، افغانستانی یا متعلق به هر کشور دیگری باشد.

پائین‌ترین نسبت پرستار به تخت در تهران

قرار نیست کادر درمان اتباع جایگزین ایرانی‌ها شوند | کمبود پرستار بخش‌ها را تعطیل کرده است

نجاتیان هم در ادامه صحبت‌های گراوند نگاه کلان‌تری را مطرح می‌کند و می‌گوید: در نظام حکمرانی کشور دچار مشکلیم و سازمان برنامه هم یکی از اجزای این نظام حکمرانی است. مشکل کمبود پرستار حداقل از ۲۰ سال به همین شکل بوده و در همه دولت‌ها در این باره گلایه کردیم. اما نه وزیری بازخواست و نه بابت این قضیه برکنار شده است. نه سازمان برنامه و نه هیچ رئیس جمهوری هم مورد مواخذه قرار نگرفته است.

او ادامه می‌دهد: در همین سازمان برنامه به عنوان نویسنده برنامه هفتم تصویب شده که طبق آن دولت باید ۱۵ درصد از نیروهای خود را کاهش دهد. در این میان برای نیروهای مسلح و سازمان انرژی اتمی استثنا قائل شدند اما بخش بهداشت و درمان را مستثنی نکرده‌اند. درست یا غلط ۷۰ درصد نظام خدمات درمانی ما دولتی است. ما در بیمارستان‌های تهران طی چندین سال اصلا رشد تخت نداشتیم. تعداد زیادی از تخت‌های بیمارستان‌های تهران فرسوده و از رده خارج شدند و یکی از پائین‌ترین نسبت پرستار به تخت در پایتخت داریم.

به گفته نجاتیان نسبت پرستار به تخت باید حدود ۰.۸ باشد اما نسبت به جمعیت مناسب نیست و هر سال وضعیت در حال بدتر شدن است. این که ما پرستار خارجی بگیریم یا نگیریم را دنیا حل کرده است، امروز حق مهاجرت به عنوان یک حق قانونی افراد شناخته شده و در سطح دنیا به عنوان Mobility (جابه جایی) نام می‌برند. قطعا طی ۵ سال یا ۱۰ سال آینده با کاهش نیروی کار و سالمندی جمعیت مواجه خواهیم شد، آیا این نیاز ما را به پرستار و پزشک خارجی و افراد خارجی متخصص در سایر صنوف افزایش نمی‌دهد؟ این در حالی است که در هیچ جای دولت در این باره فکر و برنامه‌ریزی نشده که فعالانه وارد شویم و حداقل در جهت حفظ نیروهای خود تلاش کنیم. در نظام حاکمیتی ما نه آینده‌پژوهی درستی وجود دارد و نه آینده را پیش بینی می‌کنیم و به طور روزمره روزگار می‌گذرانیم. اگر پولی آمد استخدام می‌کنیم و اگر نیامد خیر!

نیازی به پرستاران خارجی نداریم

نجاتیان با تاکید بر این که ما اصلا نیازی به پرستار خارجی نداریم، می‌گوید: این که اتباع در بخش خدمات درمانی کار می‌کنند برنامه‌ریزی نشده است. به دلیل بی برنامگی و عدم نظارت یک عده در بخش خصوصی از حدود هزار تا ۱۵۰۰ پرستار اتباع استفاده می‌کنند که عدد آن در حد یک‌دهم تعداد پرستاران ما هم نیست. این مشکل را ما در بخش دولتی نداریم. البته معتقدیم شاید بتوان به دلیل مسائل انسان‌دوستانه پرستاران خارجی را ساماندهی کرد. ما به دنبال آن هستیم که کیفیت خدمات خوب باشد و مردم از خدمات پرستاری راضی باشند. حق و حقوق پرستار خارجی هم که کار می‌کند حفظ شود. به همین دلیل در سیاستگذاری‌های کلان مشارکت خواهیم کرد اما اکنون هدفی برنامه‌ریزی شده برای ورود پرستاران خارجی نداریم.

پزشکان اتباع برای پایش مهاجران

میرخانی در جمع‌بندی این بخش بیان می‌کند: سیاست به طور پله پله و تدریجی انجام می‌گیرد اما به طور قطع در کشوری که عموم مردم آن ایرانی هستند، باید از افراد دارای این ملیت در زمینه‌های مختلف و در محیط‌های کار استفاده شود. یک زمانی ممکن است فرد شایسته‌ای وجود نداشته باشد و می‌توان از نیروی شایسته اتباع استفاده کرد. مساله مهم این که با ورود این مهاجران به کشور باید شاهد بیماری‌های غیرقابل کنترل و واگیردار هم باشیم. در کشور همسایه شرقی سل رایج است و اگر بخواهیم اقدام مثبتی در زمینه کنترل بیماری‌های مهاجران انجام دهیم می‌توانیم از همین پزشکان افغان در پایش مهاجران استفاده کنیم.

کمبود پرستار بخش‌ها را تعطیل کرده است

نجاتیان هم در جمع‌بندی صحبت‌هایش عنوان می‌کند: در دولت دکتر پزشکیان، سلامت در اولویت قرار دارد و بحث منابع انسانی در وزارت بهداشت هم بسیار جدی است. اما زمانی که به برنامه‌ریزی نیاز داریم کارمان کمی سخت می‌شود. سال گذشته به دستور رئیس جمهور قرار شد کارگروهی تشکیل شود تا مشکلات پرستاری در آن به طور ریشه‌ای دیده و گزارش به ایشان ارائه شود. اما اولین جلسه این کارگروه تا همین حالا تشکیل نشده است. به نظر می‌رسد حل مسائل و مشکلات حوزه پرستاری از کمبودها تا حقوق و معیشت آن‌ها در کوتاه‌مدت بسیار سخت است چرا که در ۲۰ سال اخیر به رغم برخی پیشرفت‌ها مشکلات همچنان ادامه داشته است. مساله کمبود پرستار همچنان هست و ما نگران آینده هستیم.

رئیس سازمان نظام پرستاری با تاکید بر این که کمبود پرستار به تعطیلی بخش‌های بیمارستانی نیز کشیده شده است، ادامه می‌دهد: روند به سمت افزایش مهاجرت پرستاران و تعطیلی بخش‌های بیمارستانی است. البته مهاجرت‌ها مقداری کم شده چون کشورهای پذیرنده سخت‌گیری بیشتری می‌کنند. قطعا اگر درهای خود را باز کنند نیروهای بیشتری را در بخش پرستاری از دست خواهیم داد. بنابراین یک اراده ملی و یک همکاری فرابخشی برای کنترل این موضوع نیاز هست.

بیشتر بخوانید:

  • پزشکان افغان جایگزین ایرانی‌ها شده‌اند؟
  • ماجرای پرستاران خارجی با دستمزدهای کم



منبع:همشهری آنلاین

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا