اخبار سیاسی ایران > دولت

معاون امور زنان رئیس جمهور حتما باید چادری باشد؟ | پاسخ جالب معاون پزشکیان به سوالات صریح مژده لواسانی



همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: مژده لواسانی، در برنامه «درجه یک» که شب چهارشنبه از تلویزیون اینترنتی همشهری منتشر شد، گفت: «اگر قرار باشد درباره زنان و سیاست صحبت کنیم و مهمانی به برنامه درجه یک دعوت شود، بی‌تردید، آن شخص معاون امور زنان و خانواده دولت چهاردهم، یعنی زهرا بهروزآذر است. ایشان اصولاً زیاد مصاحبه نمی‌کند و از همین رو، این مصاحبه یکی از مفصل‌ترین گفت‌وگوهایی خواهد بود که با ایشان انجام گرفته است. ما معاون امور زنان و خانواده زیاد داشته‌ایم اما یک دهه شصتی خیر! بنابراین می‌توان با او خیلی راحت‌تر بود.

زهرا بهروزآذر نیز در واکنش به این سخنانِ نخستینِ مژده لواسانی عنوان کرد: «دقیقاً! شما هم‌سن خواهرم هستید. من سال ۱۳۸۴ یعنی زمانی که ۲۴ سال داشتم، ازدواج کردم. ۲ فرزند پسر دارم. یکی ۹ و دیگری ۱۴ ساله است. کسی که تجربه مادری دارد، همواره دوست دارد که آن تجربه مجدد از نو تکرار شود. به ویژه آنکه تجربه‌ای شیرین را از سر گذرانده. من البته بارداری دومم با سختی‌هایی همراه شد و شاید به همین دلیل امروز سخت‌تر به این موضوع می‌اندیشم که مجدداً استراحت مطلق بگیرم. اما در عین حال اگر قرار باشد فرزند سومی هم برایم در راه باشد، فرقی ندارد که دختر باشد یا پسر.»

وی در پاسخ به این پرسش که رئیس جمهور چگونه با وی آشنا شد، توضیح داد: «از قبل هیچ گونه آشنایی‌ای با ایشان نداشتم. آقای رئیس جمهور کارگروهی تشکیل دادند که از جمله آقایان محمدجواد ظریف و دیگران در آن کارگروه حضور داشتند. ایشان از مجامع گوناگون رزومه دریافت کردند. رزومه من هم توسط گروه‌های مختلف تهیه شده بود. آن روزمه را برخی انجمن‌های علمی ارائه کردند و لطف همه شامل حالم می‌شد که در آن فهرست نهایی حضور داشتم. نام افراد شایسته مختلفی در فهرست به چشم می‌خورد و من اصلاً فکرش را هم نمی‌کردم که ممکن است از میان همه‌شان برگزیده شوم. در واقع همّت و لطف تک‌تک عزیزان بود که در کمیته زنان حضور به هم رسانم. حتی کسانی که آنجا حضور داشتند با اینکه خودشان می‌توانستند گزینه باشند و به گمانم از من شایسته‌تر بودند، مرا معرفی کردند. اصلاً هم چنین نبود که کسی سفارش مرا بکند. در فرایند پیشرفت، همه کسانی که در کارگروه بودند، موثر افتادند. از میان همه گزینه‌ها، نهایتاً به فهرستی رسیدند که خدمت رئیس جمهور ارائه کردند و ۳ نفر انتخاب شدند و میان آنها مرا برگزیدند. واقعاً نمی‌دانم که آن دو تن دیگر چه کسانی بودند اما بی‌تردید آن دو بزرگوار هم شایستگی‌های متعددی داشتند. نه تنها من، بلکه هیچ‌یک از وزرا و معاونان رئیس جمهور هم با نگاه سهم بودن انتخاب نشده‌اند. یعنی فرضاً چنین نبوده که بگویند به دلیل تعلق به فلان جناح باید فلانی در ترکیب باشد! سهم‌بندی‌ای یا ائتلافی بابت گروه‌های سیاسی وجود ندارد.»

مهم‌ترین خواسته رئیس جمهور

بهروزآذر در پاسخ به این پرسش لواسانی که مهم‌ترین خواسته آقای پزشکیان از وی چه بوده است، اضافه کرد: «برای آقای پزشکیان این مهم بود که بر محور و مبنای شعار ایران برای همه ایرانیان، عمل کنیم. ایشان گفتند که باید در تصمیم‌گیری‌های خرد و کلان به گونه‌ای عمل شود که فلان زن در دورافتاده‌ترین مناطق در ایران هم احساس کند که دیده می‌شود. خواسته رئیس جمهور این بود که هیچ زنی احساس نکند که طرد شده است. باید این موضوع سرلوحه کارها قرار گیرد که ایران متعلق به همه ۴۰ میلیون زن ایرانی است و همه‌شان امیدوار باشند که صدایشان شنیده می‌شود. چرا که این ۴۰ میلیون نفر نه تنها نیمی از جمعیت ما بلکه نیمی از سرمایه فکری، تخصصی و انسانی کشورند و ما باید بتوانیم همه نیازها و صدای تک‌تکشان را بشنویم و برای مشکلاتشان راه حل و راهکار بیابیم تا آنها احساس بهتری داشته باشند.»

مجری برنامه در فرازی دیگر با مطرح کردن این موضوع که معاون زنان و خانواده ریاست جمهوری در نخستین اظهار نظرش عنوان کرد که ما صدای کسانی را هم که رأی نداند، شنیده‌ایم و حال برای آن عده چه کار کرده‌اید؟ افزود: «به نظرم جمعیت کثیری از خانم‌ها رأی ندادند. دلائلش هم البته متعدد بود. ما سعی داشتم در همه برنامه‌هایمان و در موقعیت‌های تصمیم‌سازی از جمله نوشتن یک لایحه تا دفاع از یک لایحه، همه را ببینیم و در نظر آوریم. در بزرگداشت روز زن پیشنهادهای مختلفی ارائه شد که فلان برنامه‌ها را با گروه‌های مختلف انجام و ارائه دهیم اما آنجا عرض کردم که ما نمی‌توانیم فقط برای گروه خاصی از بانوان برنامه داشته باشیم. به ویژه آن هم روزی که متعلق به همه زنان و مزین به برترین زنی است که می‌شناسیم و وی پیش از آنکه برای خودش دعا کند، برای همسایگان دعا می‌کرد. ما نمی‌توانیم در چنین روز بزرگی برنامه‌هایی تدارک ببینیم که دیگران فکر کنند، آن روز صرفاً متعلق به عده خاصی است! بنابراین سعی کردیم در برنامه‌های مختلف، طیف وسیعی از زنان ایرانی را ببینیم.»

معاون رئیس جمهور باید چادری باشد؟

وی در پاسخ به لوسانی دراین باره که معاون امور زنان رئیس جمهور حتماً باید چادری باشد، گفت: «باور کنید که من از این موضوع اطلاعی ندارم. نمی‌دانم که پروتکل نانوشته‌ای هست یا نه! چون تا به حال به خود من چیزی در این باره نگفته‌اند!» وی درباره ارتباطش با تنها وزیر زن کابینه گفت: «ارتباطمان بی‌نظیر است! ما در دولت ۴ خواهریم. ۳ خواهر و ۳ تن از بهترین دوستانم را در دولت دارم. خانم صادق بی‌نظیرند. در بسیاری از جلسات ایشان را صمیمانه تحسین می‌کنم. ایشان بسیار قوی و کارشناس‌اند. واقعاً برایشان آرزوی موفقیت در همه سطوح و مقاطع و مراحل را دارم.»

بهروزآذر درباره مهم‌ترین چالشی که دولت در امور زنان با آن روبه‌روست ادامه داد: «همین‌جاست که ایران باید برای همه زنان و ایرانیان باشد و تبعیضی قائل نشود و برای زنان در هر گروهی یکشان باشد. همه مفهوم زن را کلی در نظر می‌گیرند در حالی که تعداد روایت‌ها و چالش‌های زنان متعدد است و هر یک نیازهای مختص به خودشان را دارند. موضوع زنان خانه‌دار یک موضوع است. مساله مادر یک چیز دیگر. دختران فارغ‌التحصیل یک فقره و دختران فارغ‌التحصیل بی‌کار موضوعی دیگر. زنان سرپرست خانوار به همچنین و سرپرست خانوار ناشی از طلاق هم چیز دیگری است. هر یک از این‌ها یک موضوع جدا دارند و آسیب‌شناسی خاص خودشان را می‌طلبند. ما باید نیازهای هر یک را به درستی بشناسیم تا بر مبنای آن تصمیم بگیریم. زن سرپرست خانوار ناشی از فوت با زن سرپرست خانوار ناشی از طلاق زمین تا آسمان فرق دارد. دومی افزایش یافته و امروز زن مجرد هم به آن اضافه شده. حال در بعد دوم، زن مجرد، سرپرست خانوار هم شده و گاه در مواردی آن زن مجرد به عنوان سرپرست از پدر و مادر سالمندش هم نگهداری می‌کند که باز بیش از پیش موضوع را دشوارتر و پیچیده‌تر می‌کند. همه این‌ها یعنی نوع بافت جمعیتی زنان تغییر کرده و نمی‌توان با الگوهای پیشین به سراغ آنها رفت تا نسبت به حل مشکلاتشان همت گماشت. من به عنوان مسئول دیگر نمی‌توانم برای زنی که می‌خواهد وارد بازار کار شود و روی پای خودش بایستد، راه‌های پیشین را انتخاب کنم و همان مسیرهای سنتی را طی کنم. پس برای یکایک مشکلات باید راه حل‌های جدید داشت و ارائه داد. دولت هم فقط چند نفر نیست. هر چه با لایه‌های بیشتری گفت‌وگو می‌کنیم با انتقال دانش‌های جدیدی درباره زنان مواجه می‌شویم که به خودی خود موضوع را سخت‌تر و پیچیده‌تر می‌کند.»

نسل Z برچسب نیست!

بهروزآذر در این باره که سرسخت‌ترین مخالفان تصمیم‌ساز برای زنان چه کسانی هستند، گفت: «به عبارتی هیچ‌کس مخالف نیست. شاید درست باشد بگویم که آنها مخالف نیستند بلکه دانش و آگاهی ندارند و به همین دلیل تعامل با دیگران سخت‌تر شده است. به فرض نسل Z یک برچسب نیست! بلکه نسلی‌اند که اینترنت در زندگی‌شان بوده و آنها با یک جست‌وجوی ساده می‌توانند بدانند و برای یافتن پاسخ به من مادر نیاز ندارند. نسل آلفا و بتا هم هستند که برایشان باید راهکار ارائه داد. ما باید خودمان را به نسل Z و پس از آنها برسانیم تا بتوانیم با آنها هم‌کلام شویم و مشکلاتشان را حل و فصل کنیم و آنچه در فضای مجازی، اینترنت و رسانه‌ها نیست، مثل مفهوم «عشق»، «مهر»، «صداقت»، «وفاداری»، «تعهد» و غیره و غیره را به آنها بیاموزیم. اگر من دخترم را نشناسیم و ندانم که چه ویژگی‌ها و علایقی دارد، نمی‌توانم برایش کاری کنم. من امروز سخت‌ترین مواجهه و تعامل را با کسانی دارم که نمی‌خواهند یا نمی‌توانند سخن ما را بشنوند. با هر کسی که ممکن است در دولت یا در مجلس باشد. خیلی‌ها مشاور فلان نهادند و رئیس جمهور در فلان مورد به آنها مسئولیت داده است. اگر ما قائل به این نشانه‌ها نباشیم، منکر پویایی و زنده بودن جامعه می‌شویم. این تغییرات به هیچ عنوان منفی نیست. همان‌طور که ما بزرگ می‌شویم، این تغییرات هم در جهان و با گذر زمان از بهار به تابستان و از تابستان به پاییز و از پاییز به زمستان رخ می‌دهد. جامعه زنده است و تغییر می‌کند و تحول می‌یابد. باید این تغییرات را بپذیریم و بدانیم که قدم به قدم، دختران و زنانمان در کدام مرحله از زیستشان به سر می‌برند و آنها را درک کنیم.

بعضی‌ها نمی‌توانند تغییرات را بپذیرند. گاه در برخی جلسات در بالاترین سطوح، وقتی انتظار ندارم، می‌بینم که فلان فرد از من خیلی جلوتر است و گاه در برخی موارد، نمی‌خواهند حرف مرا بشنوند. یا می‌دانند و نمی‌خواهند بپذیرند. اما در برخی از همان نهادهای تصمیم‌ساز، به گونه‌ای رفتار می‌شود که بچه‌ها، بعدها به بزرگ‌ترهایشان بگویند شما اشتباه می‌کنید!»

معاون امور زنان ریاست جمهوری در این باره که آیا نهاد و کیان خانواده در ایران رو به افول است یا خیر، توضیح داد: «طبق پیمایش‌هایی که تاکنون انجام شده است، خانواده همچنان و هنوز بنیادی‌ترین رکن جامعه است. مسائل در خانواده حل و فصل می‌شود و انسجام در خانواده در سطح بالایی دیده می‌شود و ما به هیچ عنوان به سمت افول نرفته‌ایم. البته تشکیل خانواده، سخت شده. سن ازدواج و باروری بالا رفته. تمایل به فرزندخواهی بالاست اما فرزندآوری نه. از سوی دیگر مساله طلاق همچنان وجود دارد اما در مجموع ما ناامید نیستیم.

۲۵ اردیبهشت روز جهانی خانواده نام دارد. ما ویژه برنامه‌هایی داریم که با تمام اندیشکده‌ها و دانشگاه‌ها و حوزه‌های تخصصی که در زمینه زنان و خانواده به پژوهش و مطالعه می‌پردازند، به بحث و تبادل نظر خواهیم پرداخت. وضع خانواده و زنان امروز را با داده‌ها رصد می‌کنیم تا پژوهشگران بتوانند موضوع را تحلیل و احصا کنند و نتایج داده محور و مبتنی بر آمار باشد.»

معاون امور خانواده ریاست جمهوری در فراز دیگری از سخنانش عنوان کرد: «یک روز در جلسه‌ای آقایی شروع کرد با من به بگو و مگو کردن او عنوان کرد شما متوجه‌اید که با اعمال سیاست‌هایتان، دیگر خانم‌ها ازدواج نمی‌کنند؟! من گفتم با افتخار آمار داریم که حضور زنان در عرصه‌های دانشگاهی افزایش یافته و در حال حاضر ۵۳ درصد دختران ما در دانشگاه‌ها حضور دارند.

امسال ۶۳ درصد از متقاضیان کنکور دختران بودند.

وی گفت به نظرم این افتخار نیست و مجموع این شرایط دختران ما را به سمتی می‌برد که دیگر ازدواج نکنند. اساساً دختری که تحصیل می‌کند، دیگر حاضر نمی‌شود ازدواج کند!

من به آن فرد گفتم چرا از این سوی ماجرا به موضوع نگاه نمی‌کنید؟ دختری که توانسته تحصیل کند در بعد بعدی معاش دارد به کسی احتیاج دارد که دوستش داشته باشد و همراه او باشد و بتواند در زندگی یارش باشد. حال ما امروز چقدر روی مردان و پسرانمان کار کرده‌ایم که بتوانند همراه و یار زنان و دختران ما باشند. اینکه نمی‌توانند به هر دلیلی کنار هم قرار بگیرند، لزوماً به آن دلیل نیست که آن زن تحصیل کرده و آن یکی نکرده! آن اعتماد و گفت‌وگو بینشان شکل نگرفته. دختر امروز ما دختری نیست که فقط برای فرار از گرسنگی همسر آن مرد بشود. او با تحصیلاتی که امروز کرده می‌خواهد کسی را انتخاب کند که پدر بچه‌هایش باشد. او پیش از هر چیز از خودش می‌پرسد آیا آن مرد می‌تواند به او قول دهد که در سختی‌ها کنار او و بچه‌هایش هست؟ دانشگاه باعث نشده که او ازدواج نکند بلکه به او آموخته روی این موارد بیشتر بیندیشد.»

بهروزآذر درباره قانون حجاب و گشت ارشاد توضیح داد: «قانون حجاب و سندی که آماده شد، سندی بود که به قول رئیس جمهور قابلیت اجرا نداشت یا به قولی به گونه‌ای بود که ما نمی‌توانستیم آن را اجرا کنیم. تأکیدی که آقای پزشکیان داشتند این بود که ما آن را اجرا نمی‌کنیم. دلیلش هم آن بود که مردم دچار درگیری با هم می‌شدند. شیوه قانون حجاب به گونه‌ای بود که همه مدام با هم دعوا می‌کردند: راننده اسنپ با مسافر، مغازه‌دار با مشتری و غیره و غیره.

این دعوا اصلاً دعوایی نیست که به نفع مردم و ایران باشد. واقعیت آن است که ما هر کاری می‌کنیم، می‌خواهیم مساله حل شود. آیا آن قانون، اثری که ما انتظار داشتیم، به جا می‌گذاشت؟ مشاهده‌ای که می‌دیدیم این بود که ممکن است دعواها را بیشتر کند و پیامدش باعث افزایش دو قطبی و خدایی نکرده، نفرت پراکنی و فاصله گرفتن مردم از اصل دین شود و ضد وفاق بود. بنابراین در شورای امنیت مورد بحث قرار گرفت که صلاح نیست در دستور قرار گیرد اما این که اصلاح شود، آقای رئیس جمهور گفت رویش کار شود و ما می‌خواهیم برایش برنامه داشته باشیم.»

کسی طرفدار گشت ارشاد نیست…

وی درباره گشت ارشاد، به طور دقیق عنوان کرد: «فکر نمی‌کنم کسی طرفدار گشت ارشاد باشد. در همه جلساتی که می‌روم، به اصولی رسیده‌ایم. از جمله اینکه کرامت زنان باید حفظ شود. دو قطبی نباید ایجاد شود و ما نمی‌خواهیم کاری کنیم که به ایجاد تنش منجر شود. اما دو نگاه وجود دارد اینکه ریشه کار فرهنگی است. کسی که در یک خانواده مذهبی به دنیا نیامده و نحوه پوشش را درک نکرده، مستلزم کار فرهنگی طولانی مدت است و باید با او صحبت کرد. از آن طرف عده‌ای معتقدند باید کار سلبی و رویکرد قضایی داشته باشیم. نگاه رئیس جمهور آن است که مبتنی بر داده و کار کارشناسی باید حرکت کنیم: یکی از پیمایش‌های اخیر نشان داد که بیش از ۸۰ درصد مردم با برخورد قضایی و کیفری مخالف بوده‌اند و این خود مهم است. خدا را شکر الآن گشت ارشاد نداریم یا دست‌کم من ندیده‌ام که داشته باشیم…

ماجرایی کلینیک ترک بدحجابی را هم من نخستین بار در فضای مجازی دیدم و به گمانم خیلی بد بود و صد البته هم کسی مسئولیت آن را بر عهده نگرفت. واقعا خیلی عجیب بود! استفاده ار واژه«کلینیک» واقعا ناخوشایند بود…»

وی همچنین عنوان کرد: «شخصاً با تجمع کنندگان علیه بی حجابی گفت‌وگویی نداشته‌ام. اما خیلی حرف‌ها در بسیاری از جمع‌ها بوده که در گروه‌های مختلف و گاه میان بستگان دیده‌ام و شنیده‌ام… کسانی فکر می‌کنند رفتارهای سلبی و سفت جواب می‌دهد. مثلاً یکی از بستگان گفت من نمی‌توانم و شما باید به من کمک کنید. او گفت من نمی‌توانم به فرزندم بگویم که باید این پوشش را داشته باشی و شما باید در این زمینه به من یاری برسانید. اگر شما سخت بگیرید کار من راحت می‌شود. من گفتم تو که مادر هستی یا تو که خاله‌اش هستی و این قدر صمیمیت، عشق و مهر بین شما و آن جوان وجود دارد اما در عین حال نمی‌توانید سر این موضوع گفت‌وگو کنید و با هم به نقطه اشتراکی برسید؛ حال چه انتظاری داری که ما با توسل به زور و اجبار کاری کنیم که او نه تنها از من بلکه از ۱۰۰ چیز دیگر هم عبور کند؟!

البته گفت‌وگو همواره وجود دارد و ما منکرش نمی‌شویم.»

بهروزآذر تأکید کرد: «در یکی از سفرهایی که به حرم حضرت شاهچراغ(ع)، جامعه‌های متدین را می‌دیدم که نسبت به موضوع حجاب دغدغه‌مند بودند و صد البته که حق هم داشتند. آنها از این قضیه ناراحت بودند و من هم آن را درک می‌کنم. اما به آنها پاسخ دادم و گفتم، آن دختر هم دختر ایران است. مگر حاج قاسم نگفت همه‌شان بچه‌های خودمانند؟ اینکه من بخواهم او را جریمه کنم و بگویم تو از ایران عزیز ممنوع الخروج هستی، درست است؟ آیا او اصلاً به سنی رسیده است که من به او بگویم از ایران عزیز خارج شو؟ ایرانی که نمی‌خواهم او از آن خارج شود. به هر حال جامعه باید احساس رضایت کند و یافتن نقطه تعادل این دو گروه کار راحتی نیست.»

برنامه «درجه یک» هر چهارشنبه در استودیو همشهری TV برگزار می‌شود به امور زنان، جامعه، هنر و ادبیات می‌پردازد و در آن با شاخص‌ترین افراد حوزه‌های مختلف گفت‌وگو می‌کند.



منبع:همشهری آنلاین

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا