پیوند وجودی قاری با قرآن کریم چگونه رقم می خورد؟
به گزارش خبرنگار مهر، احد فرامرز قراملکی استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه تهران در نوزدهمین نشست تخصصی شورای عالی قرآن با عنوان «قاری قرآن، مبلّغ پیامهای الهی»، که در مجتمع امام خمینی (ره) برگزار شد به ارائه مقالهای تحت عنوان «پیوند وجودی قاری با قرآن» پرداخت و گفت: یکی از شئون اصلی انبیا عظام علیهمالسلام، ابلاغ و تبلیغ رسالات و دستورات الهی به بشریت، از طریق تلاوت آیات کتاب بر آنهاست:
وی با خواندن آیاتی از سوره نحل، قصص، شعرا گفن: خداوند در قرآن کریم میفرماید: «فَهَل عَلَی الرُّسُلِ اِلَّا البَلّْغُ المُبینُ» یا «وَ ما کانَ رَبُّکَ مُهلِکَ القُری حَتّی یَبعَثَ فیِّ اُمِّها رَسولًا یَتلوا عَلَیهِم آیاتِنا…» این شأن مهم، در خصوص پیغمبر خاتم (ص)، بروز و ظهور ویژه و تکامل یافتهای پیدا میکند، از این حیث که مجموعه رسالاتالله در دین اسلام، تحت عنوان «قرآن» در قالب الفاظ قدسی، بر قلب مطهّر رسول الله (ص) نازل شده: «وَاِنَّه لَتَنزیلُ رَبِّ العالَمینَ * نَزَلَ بِهِ الرّوحُ الاَمینُ *عَلی قَلبِکَ…» او آن حضرت، مأموریت داشتند تا در کمال امانتداری، این «بلاغ» الهی را: «… بَلاغٌ فَهَل یُهلَکُ اِلاّ القَومُ الفاسِقونَ»؛ «هذابَلاغٌ لِلنّاسِ»
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه تهران گفت: به مردم با تبعیت از قرائت الهی: «فَاِذا قَرأناهُ فَاتَّبِع قُرآنَه» ابلاغ فرموده: «… إن عَلَیکَ اِلَّا البَلاغُ…» از طرفی «بیانِ» قرآن را: «هذا بَیانٌ لِلنّاسِ…» مطابق تبیین و تعلیم الهی «ثُمَّ اِنَّ عَلَینا بَیانَه»، برای مردم تبیین کرده است.
وی ادامه داد: خداوند میفرماید «وَ اَنزَلنا اِلَیکَ الذِّکرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ اِلَیهِم…» جایگاه رفیع تبلیغ رسالات الهی توسط مبلّغ اعظم، آنگاه به خوبی شناخته میشود که مقارنات تلاوت، یعنی تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت، به یک اندازه، مهم و جدی گرفته شود.به عبارت دیگر تلاوت وقتی به درجه ابلاغ حقیقی پیامهای الهی در قرآن نائل میشود که همراه آن، تزکیه و تعلیم نیز فعّال باشد: «… یَتلوا عَلَیهِم آیاتِه وَ یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَةَ…»
قراملکی گفت: همانطور که در وجود مقدس رسول اکرم (ص)، همه این مراتب، فعلیت و تجلّی یافته بود، آنجا که در شأن آن حضرت، قرآن کریم میفرماید: «وَ اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ» و در اتّصاف خلق و خوی ایشان در نقلهای روایی، چنین آمده که: «کان خُلُقه القرآن» یعنی قرآن مجسّم. در قرآن کریم نیز اشاراتی آمده که قرآن و رسولالله را جدای از هم نمیداند؛ از جمله: «… قَد اَنزَلَ اللهُ اِلَیکُم ذِکرًا * رَسولاً…» «… اِن هُو إلاّ ذِکرٌ وَ قُرءانٌ مُبینٌ» در آیه اخیر، «هو» هم به قرآن اشاره دارد هم به رسول اکرم (ص)؛ گویی هویت و مأموریت این دو، با هم متّحد و متّصل شده است.
وی در پایان گفت: حال، تالی قرآن کریم که در مقام اقراء بر مردم، سخنگوی خداوند است و آیات کلام الله مجید را قرائت مینماید، از حیث شأن و جایگاه، در صورتی میتواند جز «مبلّغین رسالات الله» باشد، که به رسولان الهی (ع)، بهویژه رسول خاتم (ص) که مبلّغان حقیقی و برگزیده حق هستند تأسّی نموده، خَلق و خُلق، ظاهر و باطن، علم و عمل، دنیا و آخرت خویش را علی الدوام، با میزانِ ثقلین شریفین، تأسیس و تنظیم نماید و تعلّقات خود را لحظه به لحظه، با این دو حقیقت متعالی، پیوند بزند؛ تا آنجا که وجود و حضور او، تداعیکننده منطق قرآن و ممشای اولیا دین علیهم السلام باشد. این امر، آنگاه به وقوع خواهد پیوست که «قلب» قاری منقلب از آیات قرآن باشد.
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه تهران افزود: قلب در قرآن کریم و روایات شریف، از موقعیت راهبردی و کلیدی برخوردار است؛ به طوری که اگر سلیم و مبرّا از زیغ شود، محرم درک اسرار و بواطن قرآن خواهد بود: «مَن خَشِیَ الرَّحمّْنَ بِالغَیبِ وَ جاِّءَ بِقَلبٍ مُنیبٍ»؛ «اِنَّ فی ذّْلِکَ لَذِکریّْ لِمَن کانَ لَه {قَلبٌ اَو اَلقَی السَّمعَ وَ هُوَشَهیدٌ»؛ «وَ ما یَعلَمُ تَأویلَه، اِلَّا اللهُ وَ الرّاسِخونَ فیِ العِلمِ… رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا…» بنا بر مطالب گفته شده، میتوان چنین برداشت کرد که داشتن قلب خاشع و ملازم با خشیت الهی، اصل و اساس در تحقق پیوند وجودیِ قاری با قرآن است و اگر چنین شخصیتی، قرآن بخواند لا جرم بر دل مردم خواهد نشست و تأثیر خود را خواهد گذارد.