کلید تقویت بازدارندگی ایران چیست؟ | به این دلیل می خواهند ایران ضعیف شود
همشهری آنلاین – گروه سیاسی: پیش از اینکه مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان کلید بخورد و همچنین در کوران گفتوگوها، یکی از راهبردهایی که ازسوی رسانهها و اندیشکدههای غربی و آمریکایی بهصورت پررنگی پیگیری شده، ترسیم سیمایی «ضعیف» شده از ایران بوده است. در چارچوب چنین راهبردی از یکسو تلاش میشود ایران در شرابط کنونی ضعیف جلوه داده و ازسوی دیگر برنامه صلحآمیز هستهای ایران «تهدیدی برای صلح جهانی» القا شود.
در چنین شرایطی تحولات مذاکراتی در هفتههای اخیر نشان داده چنین راهبردهایی نهتنها نتوانسته موضع مذاکراتی ایران را تحت تاثیر قرار دهد، بلکه واقعیتهای میدانی گویای این نکته است که این، ترامپ بوده که با صرفنظر کردن از مطالبات دور نخست ریاستجمهوریاش، پای میز مذاکره با ایران آمده است.
شناخت رویکردها و تاکتیکهای دولت ترامپ در مواجهه با ایران، ورای تحولات سیاسی، نیازمند به دست دادن درک عمیقتری از روندهای جاری است؛ موضوعی که در گفتوگوی تلویزیون همشهری با بیژن عبدالکریمی، جامعهشناس و استاد دانشگاه مورد بررسی قرار گرفت.
چرا رسانههای غربی همچنان در حال مانور دادن روی کلیدواژه «ایران ضعیف» هستند و چه هدفی را دنبال میکنند؟
با توجه به این دانشآموخته فلسفه هستم، میخواهم از همین منظر به تحولات این حوزه بپردازم. براین گمانم که ایده یک کشور مستقل که میتواند از خود دفاع کند، در جهان کنونی بسیار ساختارشکنانه است. در واقع برای کشورهایی که امنیت خود را به آمریکا یا ناتو سپرده بودند، ایده «کشور مستقل» بسیار خطرناک است و به هر طریقی، باید الگوی مقاومت در برابر باجخواهی غربی شکسته شود. ازسوی دیگر، ایده «ایران ضعیف» راهبرد تن دادن به خواستههای نظم جهانی از ما را دنبال می کند؛ نظمی که تنها حافظ منافع حدود ۲۰ کشور است. بنابراین یک امر استراتژیک وجود دارد مبنی بر اینکه تصویر «ایران قوی» باید مختل شود. ازسوی یک امر تاکتیکی هم وجود دارد؛ امری که براساس آن سیاست آمریکا بهطورکلی و ترامپ بهطورخاص، مبتنی بر قدرتنمایی است تا طرف مقابل عقبنشینی کند و کنار بکشد تا بتوانند امتیازهای مدنظرشان را بگیرند.
برای ارتقای بازدارندگی ایران در برابر رویکردهای دشمن چه باید کرد؟
از منظر کسی که به تقدیر این کشور عشق میورزد، بیشتر از «درون» نگرانم تا عوامل بیرونی. نکته مهم این است که به دلایل مختلف تاریخی، انسجام ملی ما تا حدودی ضربه خوردهاست. بههرحال از زمانی که با مدرنیته آشنا شدیم، جامعهای دوقطبی بودهایم و شکافی در بنیان تاریخی ما ایجاد شد. در واقع مردم ما دو ملت بودند که در دو زیستجهان متفاوت میزیستند؛ بخشی در عالم سنت و بخشی در عالم مدرن. این گسست، که خود را در انقلاب مشروطه و دوران پهلوی، بهویژه در مقطع نهضت ملی شدن صنعت نفت، نشان داد، پاشنه آشیل جامعه ماست. براین گمانم که همه متفکران و نخبگان جامعه به هر طریقی باید بر این شکاف اجتماعی غلبه کنند. ازسوی دیگر متاسفانه بخشی از جامعه نیز به دلیل غربزدگی، میکوشد تحت تاثیر فرایندهای جهانی، تصویر خام «ایران ضعیف» را القا کند؛ تصویری که گمان میکند چنانچه در برابر غرب تسلیم شویم، سرنوشت کشور خوب میشود. این تصویر غیرواقعبینانه است و با واقعیتهای جاری در جهان همخوانی ندارد.
برآورد ترامپ در دور نخست ریاستجمهوریاش در مواجهه با ایران واقعا «فروپاشی» بود؟ دلیل اینکه چنین اتفاقی رخ نداد، چه بود؟
فکر میکنم آنها کماکان راهبرد «فروپاشی» را دنبال میکنند، اما چند عامل مهم در زمینه عدم تحقق چنین راهبردی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. یکی از مهمترین عوامل، عامل انسانی است؛ بچههای گفتمان انقلاب در این حوزه نقشی اساسی ایفا کردند و پیشرفتهای قابل توجهی را برای کشور در حوزههای مختلف رقم زدند. ازسوی دیگر استراتژی شکلگیری ایده «جبهه مقاومت» نیز بسیار اثرگذار بود و غرب را متوجه کرد که با ایران هرکاری نمیتواند بکند. خرد ایرانی نیز در این عرصه بسیار مهم است. با وجود فشارهای بسیار در عرصههای مختلف، مردم ایران در بزنگاهها، انتخاب درستی داشتهاند که تشییع شهید سلیمانی با حضور طیفهای متنوع مردم، یکی از نمونههای آن است. بههرحال مجموعه این عوامل فرهنگی، اعتقادی و انسانی اجازه نداده جامعه ما دچار فروپاشی شود.