سفره بابرکت مامان سادات
همشهری آنلاین – سمیرا باباجانپور : خیریه محبان نبی رحمت حاصل عشق «سیده اعظم صیدی» به کودکان است. او میگوید: «سالها مربی مهد بودم. پرستاری از بچهها و همراهی با کودکان باعث شد تا بعد از بازنشستگی نتوانم دوری از بچهها را تحملکنم. راستش همیشه دوست داشتم به بچههای نیازمند کمک کنم برای همین تصمیم گرفتم یک موسسه خیریه راهاندازی کنم. خاطرات بچگیهای من پر است از سخاوت پدری که همیشه به فکر خانوادههای نیازمند بود. همین حس و حال باعث شد تا من و خواهرم بیاختیار به سمت فعالیتهای خیریه کشیده شویم. من در تهران و خواهرم در شهرستان فعال است.»
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
ماجرای راهاندازی موسسه خیریه نبی رحمت به 17 سال پیش برمی گردد. خودش میگوید: «همهمان زندگی متوسطی داشتیم. خبری از ثروت زیاد نبود که بخواهیم صدقهاش را بدهیم. هرچه بود دل بزرگ بود. وقتی همدلهای بزرگ دور هم جمع شوند کارهای بزرگ میکنند. در حال حاضر 25 خانواده تحت پوشش داریم. از این تعداد 150 بچه نیز بهطور مستقیم زیر پوشش موسسه هستند.
اکثر مددجویان ما از محلههای جنوب شهربهخصوص شهرری، ورامین و حاشیههای تهران هستند. ایتام، زنان بیسرپرست و بدسرپرست همگی از جنبههای مختلف تحت حمایت قرار میگیرند.»در موسسه همه او را مامان سادات صدا میزنند. سید علیرضا ربیع هاشمی، پسر مامان سادات، میگوید: «یادم میآید دوره راهنمایی بودم. همیشه موقع ناهار مادر چند بچه دبستانی را به خانه میآورد و کنارهم غذا میخوردیم. بعد با هم کلی بازی میکردیم. هیچوقت به ما نمیگفت این بچهها کی هستند. فقط میگفت مهمان داریم. خلاصه ما هم خوشحال میشدیم. گاهی این بچهها 6 ماه مهمان ما بودند. بزرگتر که شدیم متوجه شدیم این مهمانها همان بچههای یتیم و نیازمند بودند. من در کنار چنین مادری بزرگ شدم. مادرم برای تهیه مایحتاج نیازمندان به هر دری میزند. به هر کسی هم نمیتوان اعتماد کرد. ممکن است از نام خیریه سوءاستفاده کنند. بارها برای جور کردن پول سبد خانواده و هدیههای بچهها زیر بار قرض رفتیم و وامهای بزرگی گرفتیم. ولی مادرم باور دارد که این راه سرشار از خیروبرکت است و حال خوش نیکوکاری به همه این سختیها میارزد.»