۱۷ اقدام فوری در شرایط حساس کنونی/ فرمانده رسانهای و سخنگوی جنگ معرفی شود
مریم سلیمی ـ دکترای علوم ارتباطات و مدرس دانشگاه ـ در قالب یادداشتی اختصاصی که به ایسنا ارسال شده، بر انجام ۱۷ اقدام فوری و جدی رسانهای در شرایط جنگی فعلی تأکید کرد که از این جمله، معرفی یک فرمانده رسانهای و سخنگوی جنگ و نیز مرکز مشاوره و پاسخگویی جنگ است.
متن یادداشت به شرح زیر است:
•ضرورت معرفی فرمانده رسانهای جنگ
در شرایط کنونی نیاز است تا یک فرمانده جنگ رسانهای معرفی شود، حتی اگر این کار به طور نمادین نیز صورت گیرد، همگان را متوجه اهمیت جنگ رسانه ای همپای جنگهای فیزیکی و یا سنتی خواهد کرد.
• لزوم تعیین یک سخنگوی جنگ
همچنین برای اینکه هر اقدام و عملیاتی که آشکارا صورت گرفته (اعم از آفندی و پدافندی) مشخصاً به اطلاع مردم رسیده شود (مشابه کاری که رژیم صهیونیستی انجام می دهد)، نیاز به یک سخنگوی جنگ است. سخنگوی جنگ باید به مهمترین مرجع اطلاع رسانی در کشور تبدیل شود.
در حال حاضر رژیم صهیونیستی، نه تنها به تنویر افکارعمومی داخلی و بین المللی (البته با اقناع سازی با تاکتیکها و تکنیکهای خودش و تاکید بر کلیدواژه های خاص توجیه گر و پیشدستانه) اقدام می کند، حتی به زبان فارسی به ایرانیان میگوید چه اهدافی را هدف قرارداده و چه کرده و …، بلافاصله هم یا بیانیه رسمی منتشر میکند و یا پیامی از سوی نتانیاهو پخش میشود که برخی از آنها با خطاب مستقیم به مردم ایران که همگی آنها در مسیر جنگ شناختی و تداوم دوقطبی سازی و نیز اهدافی اساسی دیگر صورت میگیرد. این سخنگو باید نقش موثر و فعالی در اطلاع رسانی و اطلاع یابی داشته باشد و پاسخگوی سوالات متعدد رسانه ها در این شرایط باشد. تسلط وی بر امور و نیز توانایی او در سخنوری و کنترل بر زبان بدن و … ضروری است. او باید از علم و تجربه لازم برای انجام این مهم بهره مند بوده و لحن و پیامش اعتماد آفرین و امیدآفرین برای مردم باشد.
• ضرورت تعامل بیشتر رئیس جمهور و مسئولان ارشد کشور با مردم
در کنار سخنان سخنگوی جنگ، نیاز است تا مسئولان ارشد کشور به خصوص رئیس جمهور بیشتر در قاب دوربین ظاهر شده و مردم را به وحدت، وفاق و همدلی دعوت کنند و از آخرین تلاشها برای مدیریت جنگ و بهبود شرایط به گزارش عملکرد بپردازند. سخنان آنها در این شرایط میتواند برای مردم امیدبخش باشد، ضمن اینکه میتواند موجب خنثی سازی برخی شایعات علیه مسئولان در شرایط کنونی شود.
• لزوم تشکیل اتاق فکر رسانهای جنگ
یکی از ارکان جدی جنگهای جهان در حال حاضر رسانهها هستند و کسانی در میدان نبرد موفقترند که از جنگ ترکیبی بهره میگیرند.
در جنگهای ترکیبی در کنار جنگ سنتی یا همان فیزیکی، از جنگهای سایبری، اطلاعاتی و دادهای و شناختی و نیز از فناوریهای روز بهخصوص هوش مصنوعی استفاده میشود. در این میان، برای هدایت و مدیریت صحیح جنگ در ابعاد رسانهای نیاز به تشکیل اتاق فکر رسانه ای جنگ است.
تجربه رژیم صهیونیستی در جنگهای اخیر نشان داده که همپای برنامهریزیهای راهبردی و استراتژیک جنگی، توسل به جنگهای یادشده همواره مورد توجه و تأکیدش بوده و هست و از همه ظرفیتهای موجود خود در سراسر جهان در این حوزه استفاده میکند.
یکی از تلاشهای جدی رژیم صهیونیستی ایجاد دو قطبی در جامعه است که این کار را به یاری چندین سخنگوی فارسی زبان، تهیه و انتشار متنهای سخنرانیهایی خطاب به مردم ایران و … صورت میدهد. کلیه این امور را در چارچوب جنگهای شناختی و به اتکای ابزارهای رسانهای صورت می دهند. باید ابعاد مختلف این جنگها برای مردم تشریح شوند. تبیین ساده و همراه مصادیق و مستندات، میتواند کمک کننده در این شرایط باشد. نشانههایی از این دوقطبیسازی به چشم میخورد که نمونه کوچکی از آن دیالوگهای تند میان هموطنان بر سر تنوع دیدگاهها است.
یکی از اقدامات جدی که در حال حاضر در جریان است، تمرکز بر جنگ شناختی و تلاش برای هدایت مردم به سمت اعتراضات و اعتصابات به عنوان اقدام مکمل تجاوزات دشمن است. در شرایط موجود، ضمن انتقال تجارب، تربیت نیروهای رسانهای مسلط به تاکتیکها و تکنیکهای جنگهای مذکور یک ضرورت بوده و یک کشور چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ همواره به این نیروهای زبده نیازمند است.
• ایجاد شبکه یا برنامهای ویژه جنگ
در حال حاضر نیاز به یک شبکه یا برنامه ای ویژه برای جنگ است. در این برنامه یا شبکه، علاوه بر اطلاع رسانی و خبررسانی، باید آموزشهای بسیاری به عموم مردم داده شود. از آموزش سوادهای مختلف اعم از سواد رسانه ای، خبری، بصری، دادهای، هوش مصنوعی، سواد تبلیغات، سواد سلامت، سواد سلامت روان و … .
همچنین نیاز به آموزش اصول ایمنی و امنیتی در شرایط موجود است. آموزشها باید آموزههایی برای قبل، حین و بعد از بحران و حمله داشته باشند. به طور مثال بعد از هر حمله مردم در مقابل ساختمانها یا مراکز و … آسیب دیده جمع می شوند باید تبعات این کار به خوبی برای آنها تشریح شود.
یا باید به آنها آموزش داده شود که در منزل چه بستههای بهداشتی و غذایی و… برای خود آماده کنند. در صورت وقوع حادثه چطور درخواست امداد و یاری کنند و تا رسیدن تیم چگونه خود و شرایط را مدیریت کنند؟ مراکز امن در شهر و منطقه شان کجاست و … ؟
همچنین بحثهای امنیتی، نحوه مواجهه با افراد مشکوک، چگونگی تماس با پیامکها و تماسهای ناشناس و مورد تردید و… به آنها آموزش داده شود.
این شبکه همچنین با نگاه تحلیلی و آماری میتواند تشریح دقیقی از وضعیت جنگ داشته باشد. امیدآفرینی، ایجاد وحدت و همدلی، مقابله با دو قطبی شدن جامعه و… از دیگر وظایف این شبکه برای ساخت برنامه های ویژه در این خصوص باشد.
همچنین در این شبکه باید این مهم آموزش داده شود که برای هر سناریویی چگونه باید آماده بود. اگر اتفاقی برای مسیرهای مخابراتی و اینترنتی و … افتاد چطور افراد با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. در حال حاضر، مردم در گروهها و رسانههای اجتماعی، پیام رسانهایی بدون نیاز به اینترنت به یکدیگر به هم معرفی می کنند این اپلی کیشنها یا پیامرسانها، ممکن است امنیت لازم را نداشته باشند، ساخت و معرفی اپلیکیشنهای امن در این شرایط میتواند راهگشا باشد. و یا برخی پیامرسانها در حال حاضر مورد رجوع هستند که ممکن است دارای حفرههای امنیتی باشند، امنترین پیامرسان ها در این شرایط معرفی شوند.
همچنین به مردم آموزش داده شود چه پیامهایی را اجازه نشر یا عدم نشر دارند و مسائل حقوقی و قانونی مرتبط و مورد نیاز در شرایط جنگی به آنها آموزش داده شود. هرگونه انتظار از عموم مردم در شرایط جنگی باید به طور روشن از آنها خواسته شود و دلایل هر یک نیز به درستی و به زبان ساده برای آنها تشریح شود.
آنچه در این شبکه باید به طور خاص مورد تأکید قرار گیرد، به سر بردن ایران در شرایط جنگی به ویژه جنگ ترکیبی است. اهمیت درک ترکیبی بودن این جنگ بسیار حائز اهمیت است؛ چراکه نشان می دهد از انواع جنگها از سایبری تا شناختی تا سنتی در کنار هوش مصنوعی، جنگ الگوریتمی و … در آن استفاده میشود. از سویی باید تشریح شود که در این جنگ، چه کمکهایی به دشمن میشود و وضعیت کمکرسانی به ایران در چه شرایطی است.
همچنین لازم است در این شبکه از حضور مجری ـ کارشناسان توانمند و مسلط استفاده شود و برنامههایی حرفهای و نه صرفاً احساسی تولید شوند.
در این شبکه همچنین از مسئولان، مراکز تصمیم گیری و… خواسته شود تا اطلاعات دقیق و به موقعی به آنها برای برنامه ریزی مردم داده شود. به طور مثال، مشخص کردن سریعتر تکلیف ادارات، مدارس و دانشگاهها، تعیین تکلیف پروازها و… . چنین نباشد که این اطلاعرسانیها در دقایق پایانی صورت گیرد. پیامهایی که برای اطلاع رسانی تنظیم می شوند باید دقیق و جزئی نگر باشند تا سبب سردرگمی مردم نشوند.
همچنین می توان به تعیین مراکز آموزشی برای دریافت آموزش سوادهای مختلف و کسب مهارتهای لازم در دوران جنگ اقدام کرد. در زمینههای رسانهای از ظرفیت دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها، خانه روزنامه نگاران شهر و … در قالب آموزشهای حضوری و آنلاین و در زمینههای سواد سلامت و امداد و نجات و… از ظرفیت دانشگاههای علوم پزشکی و … یاری گرفت. برنامههای آموزشی یاد شده می توانند از طریق شبکه جنگ برای سراسر کشور قابل دسترس باشند.
همچنین در شرایط فعلی نیاز به میزگردها و تحلیلها و نظرات کارشناسی دقیق و صحیح عاری از جانبداری ها یا سوگیریهای سیاسی و … است تا ترسیم درستی از شرایط برای مردم صورت گیرد.
عملکرد رژیم صهیونیستی در این سالها از زاویای مختلف از جمله رسانه ای مورد بحث و بررسی قرار گیرد. تا این آگاهی ایجاد شود که سطح پایبندی آن به وعده ها و سخنان تا چه حد است.
• توسعه دیپلماسی رسانه ای و تقویت رسانه های برون مرزی
به دیپلماسی رسانه ای (به معنای کاربری رسانه ها از سوی رهبران و دیپلمات ها به منظور تحلیل و پیشبرد دیپلماسی و سیاست خارجی) بیش از پیش عنایت شود.
همچنین از ظرفیت سلبریتی های سیاسی داخلی و بین المللی برای ارائه تصویری روشن از وضعیت فعلی و تجاوزات نابحق رژیم صهیونیستی استفاده شود.
روابط با دیگر کشورها و به خصوص کشورهای همسایه تقویت شود و از همراهیهای آنها در طرح مطالبات در مجامع بین المللی یاری گرفته شود.
همچنین انتخاب مدیران و مجریان توانمند برای رسانه های برون مرزی و نیز تولید برنامه های حرفه ای به زبانهای مختلف برای تأثیر بر افکار عمومی جهان در دستور کار قرار گیرد.
استفاده از ظرفیتهای ایرانیان خارج از کشور در انتقال پیامهایی از ایران به جهان و نیز ترتیب اعتراضات ضد جنگ می تواند از دیگر حرکتها در این مسیر باشد. در این خصوص لازم است کلید واژه ها و پیامهای یکسان و واحدی به آنها منتقل شود. در این مسیر برخی تأکیدات نیز ضروری است اینکه دفاع ایران «دفاع از خود» است و اینکه ایران آغازگر جنگ نبوده و به حریم آن تجاوز شده است.
گفت وگوی بیشتر مسئولان با رسانههای اثرگذار بین المللی از دیگر حرکتهای موثر در این مسیر است. تمام سخنان باید با آنها دقیق و سنجیده باشد. اصول مصاحبه با رسانه های بین المللی باید به مصاحبه کنندگان آموزش داده شود. تا حد ممکن از عبارات کوتاه استفاده کنند و بدانند چگونه صحبت کنند که با تکنیکهای رسانه ای همچون پاره حقیقت گویی و…، همچنان پیامشان منتقل شود.
• ایجاد مراکز مشاوره و پاسخگویی جنگ
مراکزی ویژه مشاوره و پاسخگویی به هر سوال احتمالی مردم اختصاص یابد که پاسخگویی باید ابعاد تخصصی یابد. مثلاً در تماسهای مربوطه افراد با شماره های مختلف به بخشهای مشاوره سلامت و سلامت روان، مشاوره امنیتی و ایمنی و… متصل شوند یا به سوالات عمومی آنها پاسخ داده شود.
ارزیابی دادهای این تماسها در کنار نتایج شنیدن رسانه های اجتماعی، می تواند منبعی غنی برای شناسایی دغدغه ها و مشکلات مردم و تلاش برای کمک به حل و رفع آنها باشد.
• استفاده از تجارب رسانه ای جهان در دوران جنگ
استفاده از تجربههای رسانهای دیگر کشورها در دوره جنگ و از جمله خود رژیم صهیونیستی میتواند به دستیابی مدلها و الگوهای رسانهای در جنگ فعلی کمک کند. باید کلیه تحرکات رسانهای رژیم صهیونیستی و همپیمانانش مورد رصد و بررسی قرار گیرد و از ضدحملههای رسانهای و نیز از اخبار و محتواهای پیشدستانه بهره گرفت.
تجارب رسانهای ایران در دوران جنگ با رژیم بعثی نیز می تواند تا حدی یاری گر باشد، ولی واقعیت این است که ابزارها، رسانهها، نسلها و … دچار تغییر شده اند و تکرار صرف روشهای گذشته ممکن است راه گشا نباشد.
باید دشمن و ظرفیتها و توان رسانه ای آن را به درستی شناخت و ارزیابی کرد. هرگونه افراط و تفریط در این مسیر، خطای محاسباتی در ارزیابی ایجاد خواهد کرد. واقعیت این است با کسی در حال جنگ هستیم که امپراطوری رسانهای جهان تا حدود زیادی در دست آن است. در این مسیر، درک و پذیرش این مسأله و از سویی رصد دائم محتواهای رسانهای دشمن و تحلیل آنها و نیز آشنایی با تاکتیکها و تکنیکهای مورد استفاده و… ضروری است.
البته دشمنی که با آن روبهرویم، از فریب رسانه ای بسیار بهره گرفته و میگیرد و رفتارهای رسانه ای آن در روزهای قبل از ورود به جنگ با ایران باید به درستی بررسی و به درسهایی منجر شود.
در مراجعه به تجربیات بین المللی حتی شبه نظامیانی همچون داعش هم به اهمیت رسانه و بهرهگیری از جنگهای شناختی پی برده بودند؛ بهطوری که دارای کانون اطلاع رسانی و تبلیغاتی قوی بودند تا به مدد آن با کمک تکنیکها و تاکتیکهای رسانهای به توفیقاتی در مقاطع فعالیتشان دست یابند.
• انتخاب کلیدواژه های مناسب و متناسب
یکی از وظایف اتاق فکر رسانهای جنگ باید انتخاب کلیدواژههای مناسب و متناسب و نیز دادن دستورالعملهایی برای سخنرانی، مصاحبه و … برای مسئولان یا تهیه و ارائه بیانیه های رسمی است.
مسئولان و سخنگویان در شرایط جنگی باید بسیار سنجیده عمل و صحبت کنند، چراکه آنچه بیان می شود و به ثبت می رسد به قضاوت بین المللی رسیده و به بخشی از تاریخ تبدیل شده و به تعیین سرنوشت این سرزمین می انجامد.
از جمله بایدها و نبایدهایی که باید به مسئولان، سخنگویان در شرایط فعلی یادآورد شد اینکه با نگاه وفاق و ایجاد وحدت باید سخن بگویند و این نکته را به خاطر داشته باشند که ایرانیان چه مخالف و چه موافق، چه درون یا چه برون این خاک همگی ایرانیاند و نباید در این شرایط با هر سخن یا عملی به قطبی سازیهای که دشمن ترسیم کرده دامن زد.
همچنین نیاز است تا در جریان مراحل مختلف جنگ، پیامهایی به زبان عبری برای جامعه یهودیان و نیز پیامهایی به دیگر زبانها برای مردم دنیا تولید شود و با کلیدواژههایی مانند «دفاع از خود» با تأکید بر حفظ تمامیت ارضی و قدرت و اقتدار ملی و انتخاب کلمات هوشمندانه دیگر به ایجاد ارتباط با آنها اقدام کرد.
در ارتباط با انتخاب واژگان بینالمللی از متخصصان حقوق بین الملل یاری گرفته شود. چراکه بسیار مهم است تا با زبان جهان با جهان سخن گفت و به جلب همراهی آنها اقدام کرد.
همچنین نیاز است یادآوری شود تا در خطابهای مربوطه از واژه ها و جملاتی که حاوی نفرت افکنی و خشونت باشد پرهیز شود. در بدبینانه ترین شرایط نیز حفظ دیپلماسی رسانهای و ادبیات دیپلماتیک ضروری است.
• هشدار نسبت به جنگ روایتها و لزوم ارتقای انواع سوادهای عموم مردم
علاوه بر هدایت نیروهای رسانه ای مبتنی بر دستورالعملهای حرفه ای رسانه ای در شرایط جنگی نیاز است تا بر پایه یک برنامه دقیق استراتژیک، سوادهای مختلف مردم نیز در حوزه های سواد خبری، سواد رسانه ای، سواد بصری، سواد تبلیغاتی و… ارتقا یابد. این کار در طریق شبکه یادشده نیز علاوه بر دیگر رسانه ها، ممکن است.
باید اصول سواد خبری به مردم آموزش داده شود اینکه به هر خبر و محتوای نوشتاری یا تصویری و ویدئویی اعتماد نکنند، آن را از منابع معتبر دریافت کنند و به بررسی این خبر در دیگر منابع نیز بپردازند. به تاریخ و خالق آن محتوا توجه کنند و از جدی بودن آن محتوا اطمینان حاصل کنند. مطمئن شوند آن محتوا احساسات ملی، قومی، جنسیتی و … آنها را تحریک نکرده باشد و به واکنش احساسی شان وادارشان نکند. اگر از صحت آن محتوا مطمئن نیستند آن را منتشر نکنند و از متخصصان در تشخیصهایشان یاری بگیرند. آموزش مبتنی بر مصداق جاری و ملموس در این مسیر راهگشاست.
همچنین چگونگی تشخیص محتواهای جعلی تصویری و ویدئویی به آنها آموزش داده شود از بهره گیری از روشهای جستجوی معکوس و مراجعه به متن، زیر متن، فرامتن یا استفاده از سایتها و اپلیکیشنهای تشخیص تا بهرهگیری از هوش مصنوعی در این خصوص.
از طرفی با نگاه سواد رسانهای باید پنج سوال اصلی و کلیدی مواجهه با پیامهای رسانهای برای آنها تشریح شود تا با دقت و حساسیت بیشتری به بررسی پیامها و نیز نحوه دروازه بانی محتوا در فاز نهایی که مواجهه و پذیرش و یا عدم پذیرش آنها است، بپردازند.
در مجموع، این روزها محتواهای جعلی و گمراهکننده زیادی منتشر می شود که ممکن است به واکنشهای مختلف منجر شود از خوشحالی موقت تا یأس و ناامیدی یا حتی اتخاذ برخی تصمیمات یا انجام بعضی رفتارها، باید با هوشیاری و هوشمندی در این شرایط عمل کرد.
در کنار تلاشهای رسانه ها، از مردم نیز انتظار می رود تا ضمن ارتقای سوادهای مختلف خود نقش آفرینی موثری در شرایط کنونی داشته باشند. از توجه به شایعات و محتواهای جعلی پرهیز کرده و از نشر و بازنشر آنها خودداری کنند. با اصول گفت وگو با فرزندانشان در خصوص جنگ آشنا باشند و ضمن کسب آمادگیهای لازم، از راههای غلبه بر استرس برای حفظ آرامش خود و خانواده بهره بگیرند. در عین اینکه به آموزشهای سواد سلامت، ایمنی و امنیت و… عنایت داشته باشند.
• اعلام شفاف محدودیتهای احتمالی
در دوران جنگ برخی کشورها برای مدیریت میدان جنگ در ابعاد مختلف ممکن است به اعمال محدودیتها و ممنوعیتهای احتمالی اقدام کنند. این محدودیتها به همراه اقناع سازی باید به اطلاع مردم برسد. دلایل این محدودیتها اعلام شود و گفته شود این محدودیتها تا کی خواهد بود؟
البته باید در نظر داشت که هرگونه اعمال محدودیت یا فیلتری برای اینترنت یا رسانه های اجتماعی و…، ممکن است با ترغیبهای برون مرزی یا داخلی به بهرهگیری از راههای پنهان یا آشکاری منجر شود (همچون استفاده از استارلینک و…) که چندان دلخواه اعمال کنندگان آنها نیست.
• تدوین دستورالعمل رسانهای در شرایط جنگی
نیاز است تا توسط اتاق فکر رسانه ای جنگ، به تدوین دستورالعملی برای فعالیتها رسانه ها اقدام شود. به طور مثال چارچوبهایی برای نحوه خبررسانی و اطلاع رسانی، انتشار عکسها و ویدئوها و… در شرایط موجود اعلام شود. مثلاً پرهیز از ماجراجویی و جنجال افکنی و یا انتشار تیترها و محتواهای تحریک آمیز، پرهیز از زردنگاری یا جعلی نگاری، تأکید بر تولید محتواهای رسانه ای با تکیه بر ایجاد وحدت و انسجام و امیدآفرینی، پرهیز از هرگونه اغراق یا افراط و تفریط در روایتی که براعتماد مخاطب تأثیر سو بگذارد، عدم بردن صحت و دقت به قربانگاه سرعت و… .
براین اساس، چنانچه لازم است رسانه ها در تهیه و انتشار محتواهای رسانه ای به اصول و چارچوبهای اخلاقی، انسانی، حرفه ای و… در زمانهای مختلف به ویژه شرایط جنگی پایبند باشند باید این نکات به آنها منتقل شود و همراهی آنها بر پایه اعتماد متقابل جلب شود. استفاده از تجارب دیگر کشورها در تدوین و استفاده از دستورالعملهای رسانه ای در زمان بحران و جنگ و بومی سازی آن می تواند یاری گر باشد.
همچنین نکاتی نیز برای عموم اطلاع رسانی شود به طور مثال، اگر بناست مردم از صحنههای جنگ عکس و فیلم نگیرند یا اصول و چارچوبهایی در این خصوص رعایت کنند باید این نکات به درستی به آنها منتقل شود. بدون اقناع سازی، تلاش در این بخش نتیجه بخش نباشد.
همچنین لازم است برخی اصطلاحات برای مردم به زبان ساده به کمک اینفوگرافیک، موشن گرافیک و…برای آنها تشریح شود، اصطلاحاتی مانند مکانیزم ماشه و تشریح عوارض و بایدها و نبایدها و…. .
در نگاه رسانه ای، نکاتی مبتنی بر حفاظت از اطلاعات و اسرار به نفع کشور تاکید شده و به آنها یادآوری شود انتشار چه محتواهایی غیرمجاز و غیرقانونی است.
باید در جنگهای رسانه ای حرفه ای و اصولی عمل کرد و از انجام اقدامات احساسی برای راضی کردن طیف یا گروهی خاص پرهیز کرد. همچنین هرگونه تندروی خارج از چارچوب نیز مدیریت و نظارت شود.
تکرویهای افراطی، در عین ممانعت در مسیر جنگهای رسانهای، به مثابه فرستادن مهمات و تسلیحات برای دشمن است.
در شرایط جنگی ممکن است هر کشوری دستورالعملهای خاص رسانهای برای خود تدوین کند و از مردم بخواهد تا در رعایت آنها همراهی لازم صورت گیرد، این نکات باید با آموزه های صحیح و تشریح دلایل لازم و به زبانی ساده و قابل فهم به اطلاع مردم برسد، در عین اینکه اقناع سازی متناسب و مناسب نیز صورت گیرد.
این روزها که یک تصویر جعلی، یک دیپ فیک ساخته شده با هوش مصنوعی و یا حتی یک متن کوتاه یک خطی بر پای اطلاعات گمراه کننده، گاه ممکن است دست برتری را به طرف مقابل بدهد. باید بسیار هوشیار و هوشمند و برپایه تدوین اصول و چارچوبهای رسانه ای جنگ به نبرد در این حوزه پرداخت.
• لزوم بهرهگیری از ظرفیتهای هوش مصنوعی
همزمان با مدیریت جنگ رسانه ای، باید از ظرفیت رصد و تحلیل داده ها بهره گرفت و به اتخاذ تصمیمات و انجام اقدامات صحیح و درست پرداخت. استفاده از ظرفیتهای هوش مصنوعی در این خصوص بسیار امری مهم و جدی است. در عین حال باید رسانههای اجتماعی شنیده شود و از افکار عمومی حاکم بر فضای جامعه و فضای مجازی مطلع بود و با نگاه برآیندی، اقدام کرد.
همچنین از هوش مصنوعی میتوان برای تشخیص محتواهای جعلی از واقعی یا تولید محتوا و … نیز یاری گرفت.
باید در نظر داشت که یکی از پایههای جنگهای فعلی، هوش مصنوعی و جنگهای داده ای در کنار جنگهای سایبری، اطلاعاتی و شناختی است.
• تلاش برای یافتن مرجعیت رسانهای
با داشتن برنامه جامع خبررسانی، اطلاعرسانی، آگاهی بخشی صحیح و مناسب، باید تلاش کرد تا مرجعیت رسانه ای به رسانه های داخلی بازگردد تا نیاز به دیگر مراجع از جمله رسانه های فارسی زبان خارج از مرزهای کشور به حداقل برسد. وقتی اخبار به کندی و با غلبه نگاههای خاص به دست مردم برسند در این شرایط ممکن است ترجیح می دهند به سراغ تحلیلهایی بروند که به نظر آنها رنگ و بوی نگاههای غالب بر رسانه های داخلی را ندارند. با نگاه سواد رسانه ای، رسانه های بیگانه بر پایه منافع خود و تأمین کنندگان مالی شان و سوگیریهای خاص و رویکردهای ایدئولوژیکی خود شکل گرفته اند. براین اساس نباید با برخی اقدامات، ناخواسته افراد طالب اطلاعات و اخبار را به آغوش رسانه های مذکور هدایت کرد.
• هدایتگری رسانهها و همکاری روابطعمومیها
رسانه ها در کنار خبررسانی و کمک به ارتقای سوادهای مختلف مردم، باید آگاهی بخشیهای لازم را به مردم داشته باشند. مثلاً به آنها آموزش داده شود که در زمان جنگ و درگیریها، چطور از خود و فرزندانشان به لحاظ سلامت جسمی و روانی حفاظت کنند. به طور مثال به کودک خود چطور از جنگ بگویند و آن را چگونه تشریح و تبیین کنند. یا به مردم در شناسایی مکانهای امن در محل زندگی خود کمک کنند. بنابر ورود به هر مرحله از جنگ، مردم را نسبت به اقدامات لازم برای هر مرحله آگاه کنند.
مثلاً اگر به هر دلیل تأسیسات زیرساختی یا نفت و گاز هدف قرار گرفته شد در این شرایط مردم چه باید بکنند. آگاهیبخشی و ایجاد اعتماد متقابل و اینکه احساس شود مردم و مسائل و مشکلاتشان در این شرایط به خوبی درک می شود، یک گام مهم در این مسیر است.
رسانه ها همچنین باید مطالباتی از مسئولان داشته باشند اینکه پیش از هر حمله ای آژیرها برای حفاظت از مردم و هدایت آنها به مکانهای امن به صدا درآید. همچنین دغدغهها و خواستههای مردم به گوش مسئولان رسیده شود.
اعتماد و تعامل میان مسئولان، مردم، رسانهها، روابط عمومیها و … است که میتواند به نتایج موثر در جریان جنگ منجر شود به خصوص آنکه در جریان جنگهای رسانهای تعامل و مشارکتهای متقابل، اثربخش و ثمربخش خواهد بود.
به طور مثال لازم است روابط عمومی شهرداریهای هر منطقه به یاری گرافیک محیطی، اینفوگرافیک و همچنین پیامک و…، به اطلاعرسانی در خصوص اماکن امن هر منطقه برای مراجعه مردم هر منطقه و محله اقدام کنند.
در کنار عموم رسانهها، این حرکتها و فعالیتها به طور منسجمتر و وسیعتر می تواند از طریق شبکه جنگ انجام شود.
• تهیه دستورالعملها یا راهنماهای تخصصی از سوی انجمن ها
یکی از حرکتهای موثر تدوین دستورالعملها یا راهنماهای تخصصی در شرایط جنگی است. به طور مثال انجمن روانشناسی ایران به تهیه یک راهنمای سلامت روان برای شرایط جنگ اقدام کرد که این راهنما در سایت این انجمن منتشر شده است. انتشار این راهنما و بازنشر آن توسط رسانهها میتواند یاریگر عموم مردم در مدیریت روانی خود، خانواده و فرزندان آنها باشد.
راهنماهای تخصصی انجمنها و مراکز تخصصی می تواند از شبکه جنگ منتشر و در حوزه های تخصصی راهگشا باشند.
• مستندسازی جنگ
همچنین نیاز است تا جنگ حاضر به روشهای مختلف مستندسازی شود و در تاریخ این سرزمین، تجاوزات دشمن به ثبت و ضبط برای آیندگان برسد. همچنین این مستندات به مراجع قضایی و نهادها و نیز رسانه های بین المللی قابل ارائه باشند. تهیه مستندات نیز باید مبتنی بر رعایت اصول و استانداردهایی از بعد کیفیت و… باشد.
انتهای پیام